چند پارتی باکوگو (۱)
چهار سالگی
*باکوگو بچه های داشت توپ بازی می کردن و باکوگو چندتا روپایی میزنه*
ایزوکو: واو کاچان چقدر باحال*تلاش برای روپایی زدن و زمین خوردن*
باکوگوسطل ایزوکو رو نشون میده و میگه
باکوگو:نگاه کنید ایزوکو اگه یه تیکش رو برداریم دکو هم میشه خوند
بقیه:کاچان تو خوندن بلدی؟؟🤩🤩
باکوگو:هااا، معلومه که بلدم همه باید بلد باشن..مگه نه یوریکو؟
یوریکو:هم درسته منم بلدم
بقیه:🤩🤩
باکوگو:دکو یعنی کسی که هیچ کاری نمی تونه بکنه
ایزوکو:هه کاچان تمومش کن
یوریکو:هی
باکوگو نگاه کردن به یوریکو*
باکوگو:چیه
یوریکو:چیزی نیست *اخم
به ادامه ی بازی پرداختند..
میشه لطفا لایک کنی منم ذوق کنم🥺🥺
*باکوگو بچه های داشت توپ بازی می کردن و باکوگو چندتا روپایی میزنه*
ایزوکو: واو کاچان چقدر باحال*تلاش برای روپایی زدن و زمین خوردن*
باکوگوسطل ایزوکو رو نشون میده و میگه
باکوگو:نگاه کنید ایزوکو اگه یه تیکش رو برداریم دکو هم میشه خوند
بقیه:کاچان تو خوندن بلدی؟؟🤩🤩
باکوگو:هااا، معلومه که بلدم همه باید بلد باشن..مگه نه یوریکو؟
یوریکو:هم درسته منم بلدم
بقیه:🤩🤩
باکوگو:دکو یعنی کسی که هیچ کاری نمی تونه بکنه
ایزوکو:هه کاچان تمومش کن
یوریکو:هی
باکوگو نگاه کردن به یوریکو*
باکوگو:چیه
یوریکو:چیزی نیست *اخم
به ادامه ی بازی پرداختند..
میشه لطفا لایک کنی منم ذوق کنم🥺🥺
۳.۶k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.