خیال تو
#جونگکوک
part: 2
ا.ت: وای ببخشید اقا حالتون خوبه از سرتون داره خون می یاد بزارید کمکتون کنم
تهیونگ: کوک داری چیکارر میکنیی
کوک: گمش کردم نمی تونم برم دنبالش
ا.ت: اقا میتونم کمکتون کنمم بزارید زنگ بزنم بیمارستان
کوک: لازم نکرده خودم خوب میشم
ا.ت: لطفا اقا بزارید کمکتون کنم اینجوری عذاب وجدان میگیرم
کوک: هوفف باشه
منو از شونه گرفت و سوار تاکسی شدیم و به سمت بیمارستان رفتیم و فرم بیمارستان و پر کردم و پرستار اومد و سرم باند پیچی کرد
ا.ت: حالا خیالم راحت شد
گوشیم و برداشتم و زنگ زدم تهیونگ
کوک: این دفعه صحنه ای شد نتونستم سری بعد میگیرمش
تهیونگ: اسیب خیلی جدی دیدی؟
کوک: نمی دونم هیچی بهم نگفتن
تهیونگ: باشه برو اسراحت کن
داشتم با تلفن حرف میزدم که دختره با فرم بیمارستان اومد تو
ا.ت: بزار سرت و چک کنم بیا دنبالم
کوک: دکتر اینجایی؟
ا.ت: از لباسام معلوم نیستش؟
دنبالش رفتم تو اتاق و خوابیدم زیر دستگاه
ا.ت: ترک جزئی برداشته این سرنگ و بهت بزنم ویتامین عه سرت ام باز نکن تا خوب شه زیاد ام از خودت کار نکش
سرنگ و برداشت و داخلش و با محتوا پر کردش اومد استین لباسم و داد بالا اومد تزریق کنه که م دستشو گرفتم و خوابوندمش زمین
کوک: می دونستم مشکوکی
سرنگ و محکم به دستم زد و فشارش داد و از درد دستم و گرفتم که فرار کرد
سری زنگ زدم تهیونگ
کوک: ته مکان و ردیابی کن بیا دنبالم سری
تهیونگ:باشه
داشتم می دویدم که سری چراغ سبز شد تونستم بگیرمش
دستبند و برداشتم دستاش و از پشت بستم
کوک: فکر کردی نمی تونم جوجه های مثل شمارو بگیرم
که چشام سیاهی رفت و هیچی نفهمیدم
part: 2
ا.ت: وای ببخشید اقا حالتون خوبه از سرتون داره خون می یاد بزارید کمکتون کنم
تهیونگ: کوک داری چیکارر میکنیی
کوک: گمش کردم نمی تونم برم دنبالش
ا.ت: اقا میتونم کمکتون کنمم بزارید زنگ بزنم بیمارستان
کوک: لازم نکرده خودم خوب میشم
ا.ت: لطفا اقا بزارید کمکتون کنم اینجوری عذاب وجدان میگیرم
کوک: هوفف باشه
منو از شونه گرفت و سوار تاکسی شدیم و به سمت بیمارستان رفتیم و فرم بیمارستان و پر کردم و پرستار اومد و سرم باند پیچی کرد
ا.ت: حالا خیالم راحت شد
گوشیم و برداشتم و زنگ زدم تهیونگ
کوک: این دفعه صحنه ای شد نتونستم سری بعد میگیرمش
تهیونگ: اسیب خیلی جدی دیدی؟
کوک: نمی دونم هیچی بهم نگفتن
تهیونگ: باشه برو اسراحت کن
داشتم با تلفن حرف میزدم که دختره با فرم بیمارستان اومد تو
ا.ت: بزار سرت و چک کنم بیا دنبالم
کوک: دکتر اینجایی؟
ا.ت: از لباسام معلوم نیستش؟
دنبالش رفتم تو اتاق و خوابیدم زیر دستگاه
ا.ت: ترک جزئی برداشته این سرنگ و بهت بزنم ویتامین عه سرت ام باز نکن تا خوب شه زیاد ام از خودت کار نکش
سرنگ و برداشت و داخلش و با محتوا پر کردش اومد استین لباسم و داد بالا اومد تزریق کنه که م دستشو گرفتم و خوابوندمش زمین
کوک: می دونستم مشکوکی
سرنگ و محکم به دستم زد و فشارش داد و از درد دستم و گرفتم که فرار کرد
سری زنگ زدم تهیونگ
کوک: ته مکان و ردیابی کن بیا دنبالم سری
تهیونگ:باشه
داشتم می دویدم که سری چراغ سبز شد تونستم بگیرمش
دستبند و برداشتم دستاش و از پشت بستم
کوک: فکر کردی نمی تونم جوجه های مثل شمارو بگیرم
که چشام سیاهی رفت و هیچی نفهمیدم
۴.۵k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.