عشق رو به من معرفی کن پارت ۱۲
به تهیونگ نگاه نمیکردم
از شیشع ماشین بیرون رو نگاه میکردم
وقتی رسیدیم جلوی خونه خود پسرا وایساد
جیمین سوار شد و من رفتم صندلی عقب
جلوی خونه ما که وایساد پیاده شدم تا به رزی کمک کنم
چمدونارو آوردیم و تو صندوق عقب گذاشتیم
من و رزی عقب نشستیم و پسرا جلو
اروم در گوش رزی حرف میزدم و میخندیدم
هدف اصلیم حرص دادن پسرا بود
جیمین:چی میگین بگین ماهم بخندیم خو
جنی:هیچ
روبه رزی کردم
جنی:رزی، دیشب چرا وقتی از دستشویی اومدی رنگت پریده بود؟
رزی: ه ه هیچی و ولش کن...
و به صندلی تکیه داد
🥺 لایک کنین لطفا 🥺🥺💔💔💔💚💚💚💚💚
شرایط برای اپ پارت بعدی :لایک +۲۰
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید
از شیشع ماشین بیرون رو نگاه میکردم
وقتی رسیدیم جلوی خونه خود پسرا وایساد
جیمین سوار شد و من رفتم صندلی عقب
جلوی خونه ما که وایساد پیاده شدم تا به رزی کمک کنم
چمدونارو آوردیم و تو صندوق عقب گذاشتیم
من و رزی عقب نشستیم و پسرا جلو
اروم در گوش رزی حرف میزدم و میخندیدم
هدف اصلیم حرص دادن پسرا بود
جیمین:چی میگین بگین ماهم بخندیم خو
جنی:هیچ
روبه رزی کردم
جنی:رزی، دیشب چرا وقتی از دستشویی اومدی رنگت پریده بود؟
رزی: ه ه هیچی و ولش کن...
و به صندلی تکیه داد
🥺 لایک کنین لطفا 🥺🥺💔💔💔💚💚💚💚💚
شرایط برای اپ پارت بعدی :لایک +۲۰
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید
۱۳.۶k
۰۶ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.