دنیای تاریک من (:

ادامه پارت ۱۲


هان برای اینکه لینو رو از فکر و خیال هاش در بیاره شیشه هارو کشید پایین :
+هیونگ ما تو تونلیم الان‌ میتونی هرچقدر میخوای داد بزنی و حرصتو خالی کنی ببین
یااااااا لینو هیونگگگگگگ لطفااااا خوب شووووووو
لینو از اینکار هان خندید و سرش رو از پنجره بیرون آورد و داد زد
مامانننننن حالت خوبهههه؟دلم برات تنگ شدهههههه، ماماننن من یک دوست خوب پیدا کردمممم اون هان کوکای بهترینههههه

سرشو آورد تو و به هان نگاه کرد بعد دوتایی خندیدن و هان سرشو برگردوندو دید یک کامیون بزرگ درست داره میاد جلوی ماشین ،نور کامیون داشت چشماشو کور می‌کرد فرمون رو  چرخوندو...

ادامه دارد😌
دیدگاه ها (۰)

دنیای تاریک من (:

دنیای تاریک من (:

دنیای تاریک من (:

دنیای تاریک من (:

#مافیای_من #P10بنگ چان:خواب؟؟؟چه جور خوابی؟؟هان:خب تو خواب.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط