𝙿𝙰𝚁𝚃 ²⁶
ᴇsᴛᴇᴘ ғᴀᴛʜᴇʀ 🤍🦋
ا/ت: میشه الان منو ببری خونمون
جیمین: الان؟
ا/ت: آره
جیمین: باشه ، بریم
"داخل ماشین"
ا/ت: جیمین شی
جیمین: جانم
ا/ت: ....نمیخوام مامانم چیزی از این قضیه بدونه ، باشه
جیمین: باشه
ا/ت: حس بدی دارم
جیمین: ....
ا/ت: سوهو رو چیکار کنم
جیمین: سوهو ؟ خب مگه فقط با اون دوست نیستی چه ربطی بهش داره؟
ا/ت:....سوهو...دوست پسرمه
جیمین: چی؟ چند وقت بود که باهاش بودی
ا/ت: ، ۲ ساله که باهمیم
جیمین: پس اونی که دوسش داشتی سوهو بود ، نمیدونم الان خوشحال باشم یا ناراحت
ا/ت: بابت ؟
جیمین: خوشحالیم برای اینه که قبول کردی باهام باشی و ناراحتیم برای اینه که یکی دیگه رو دوس داری
ا/ت: ....
یکم بعد رسیدیم جلوی در خونه که دیدم سوهو نشسته جلوی در و انگار منتظر ماست.
از ماشین پیاده شدم و رفتم سمتش میتونستم نگاهای خیره جیمینو رو خودم حس کنم ولی بهش اهمیت ندادم و برای درآوردن حرصش رفتم سمت سوهو و بغلش کردم...
سوهو: کجا بودی تو این چند روزه
ا/ت: با جیمین رفته بودیم خارج شهر ......برای گردش
سوهو: نمی تونستی به خبر بدی یا حداقل گوشیتو جواب بدی
ا/ت: آخه گوشیمو نبرده بودم
سوهو: میدونی چقدر نگران شده بودم عوضی
ا/ت: ببخشید میشه حالا عشقم از دستم ناراحت نباشه؟
سوهو: چرا باید از دست تو ناراحت باشم
ا/ت: پس بوسم کن
سرشو خم کرد تا ا/تو ببوسه ولی ا/ت یهو از پشت توسط جیمین کشیده شد تو بغلش...
جیمین : داری چه گوهی میخوری
سوهو: جانم؟
جیمین: نمیفهمی یا خودتو زدی به نفهمی؟
سوهو: ا/ت این یارو چی میگه ، دیوونه ای چیزیه؟
ا/ت جوری که ققط جیمین بشنوه گفت
ا/ت: متوجه میشی میگم نمیخوام کسی بفهمه؟
جیمین: پس تو ام جلوی من کرم نریز
•ادامه دارد•
▪︎پدر خوانده▪︎
ا/ت: میشه الان منو ببری خونمون
جیمین: الان؟
ا/ت: آره
جیمین: باشه ، بریم
"داخل ماشین"
ا/ت: جیمین شی
جیمین: جانم
ا/ت: ....نمیخوام مامانم چیزی از این قضیه بدونه ، باشه
جیمین: باشه
ا/ت: حس بدی دارم
جیمین: ....
ا/ت: سوهو رو چیکار کنم
جیمین: سوهو ؟ خب مگه فقط با اون دوست نیستی چه ربطی بهش داره؟
ا/ت:....سوهو...دوست پسرمه
جیمین: چی؟ چند وقت بود که باهاش بودی
ا/ت: ، ۲ ساله که باهمیم
جیمین: پس اونی که دوسش داشتی سوهو بود ، نمیدونم الان خوشحال باشم یا ناراحت
ا/ت: بابت ؟
جیمین: خوشحالیم برای اینه که قبول کردی باهام باشی و ناراحتیم برای اینه که یکی دیگه رو دوس داری
ا/ت: ....
یکم بعد رسیدیم جلوی در خونه که دیدم سوهو نشسته جلوی در و انگار منتظر ماست.
از ماشین پیاده شدم و رفتم سمتش میتونستم نگاهای خیره جیمینو رو خودم حس کنم ولی بهش اهمیت ندادم و برای درآوردن حرصش رفتم سمت سوهو و بغلش کردم...
سوهو: کجا بودی تو این چند روزه
ا/ت: با جیمین رفته بودیم خارج شهر ......برای گردش
سوهو: نمی تونستی به خبر بدی یا حداقل گوشیتو جواب بدی
ا/ت: آخه گوشیمو نبرده بودم
سوهو: میدونی چقدر نگران شده بودم عوضی
ا/ت: ببخشید میشه حالا عشقم از دستم ناراحت نباشه؟
سوهو: چرا باید از دست تو ناراحت باشم
ا/ت: پس بوسم کن
سرشو خم کرد تا ا/تو ببوسه ولی ا/ت یهو از پشت توسط جیمین کشیده شد تو بغلش...
جیمین : داری چه گوهی میخوری
سوهو: جانم؟
جیمین: نمیفهمی یا خودتو زدی به نفهمی؟
سوهو: ا/ت این یارو چی میگه ، دیوونه ای چیزیه؟
ا/ت جوری که ققط جیمین بشنوه گفت
ا/ت: متوجه میشی میگم نمیخوام کسی بفهمه؟
جیمین: پس تو ام جلوی من کرم نریز
•ادامه دارد•
▪︎پدر خوانده▪︎
۳۵.۱k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.