part : ۳

part : ۳
پسران زد گلوله⚡️🏹

و داشتم میوفتادم که شوگا دوید و بغلم کرد

شوگا :خوبی عزیزم ؟!

ا.ت :آره خوبم خیلی ممنون

شوگا :خداروشکر خیلی ترسیدم

ا.ت :بازم ممنون شب بخیر

شوگا :شب بخیر

ویو ا.ت
چرا قلبم انقدر تند تند میزنه یعنی من واقعا از این پسره خوشم امده :)

ویو شوگا
من برای بار اول عاشق شدن چه حس عجیبیه

صبح شد

ا.ت :تنبلا پاشیدددددد

شوگا :بچها پاشینننننننن

نکته : ( همه ی دوستات با اعضا قرار میزارن ولی فقط تو و شوگا سینگلین و تو اینو نمیدونی )

دوستات :خب بچها با پسرا هماهنگ کردم گفتن یه دوست دارن که سینگله ا.ت تو هم سینگلی باهامون بیا

ا‌.ت :باش

ویو ا.ت
سوار ماشین شدیم

رسیدم

دوستات‌ :بچها برین تو این اتاقه

ویو ا.ت
ععع این پسره اینجا چیکار میکنه

ویو شوگا
این اینجا چیکار میکنه

دوستات :برو کنار پسره

نکته : ( شما تو کارائوکه هستین )

بعد خیلی مشر*وب خوردن دوستات و اعضا مست شدن

ا.ت امدی بری آب بیاری چندتا پسر امدن خواستن لمست کنن ولی یهو شوگا امد و زدشون بعد یونگی بردت داخل اتاق و یهو......‌‌
شرایط پارت بعدی ( به مناسبت برگشتن جین فقط ۴ کامنت )
(مایل به حمایت بیبم 🦋🖤💙 )
#me