دوستنداشتم پارت ۱۳
یونگی زد رو میزو گفت حوصلم سر رفته
من از جام سه متر پریدم هوا
ا.ت :چیه وحشی (داد)
یونگی : چی؟؟(جدی)
ا.ت هیچی هیچی ببخشید چیزی گفتی
یونگی:آره گفتم حوصلم سر رفته
ا.ت : اها فیلم ببینیم؟
یونگی:خوبه (بلند شدنو کمک ا.ت کرد تا میزرو جمع کنه)
پرش زمانی به بعد از جمع کردن میز
یونگی:چه نوع فیلمی بزاریم
ا.ت:آآآآآآآآآم خب ترسناک
یونگی:میترسی ها (پوزخند )
ا.ت:نه من برا چی؟؟؟؟(با غرور و خنده مسخره)
یونگی: نمیترسی که هیچی
ا.ت:آره نمیترسم بزن ببینیم
راوی
فیلم هنوز شروع نشده بود و تیتراژ بود که یه صدای جیغ اومد منم یه جیغی زدم که گوش خودم درد گرفت یونگی خندش گرفته بود منم برای اینکه غرورم نشکنه و کمنیارم گفتم پشه نیشم زد ولی میدونم غیر باور بود داشتیم فیلمو میدیدیم
که یهو یه صحنه ترسناک اومد از ترس پریدم بغلش فاصلهی صورت هامون کم بود نمیدونم چی شد که لبای گرمی رو روی لبام حسکردم لبای یونگی بود زود خودمو ازش جدا کردم و رفتم بالا تو اتاقمو درو بستم رفتم خودمو پرت کردم تو تختم هم ذوق زده بودم هم ناراحت چرا اینطوری شد؟چرا چیشد که این اتفاق افتاد ؟ وای وااااااااااای نمیدونم نمیدونننننمممم
یونگی ویو
داشتیم میدیدیم که یهو دیدم ا.ت پرید بغلم بالا رو که نگاه کرد نمیدونم چجوری شد که بوسیدمش فککنم خجالت کشید و ناراحت شد ولی من یه احساس هایی به ا.ت دارم یعنی اونم به من داره؟؟؟؟؟
من از جام سه متر پریدم هوا
ا.ت :چیه وحشی (داد)
یونگی : چی؟؟(جدی)
ا.ت هیچی هیچی ببخشید چیزی گفتی
یونگی:آره گفتم حوصلم سر رفته
ا.ت : اها فیلم ببینیم؟
یونگی:خوبه (بلند شدنو کمک ا.ت کرد تا میزرو جمع کنه)
پرش زمانی به بعد از جمع کردن میز
یونگی:چه نوع فیلمی بزاریم
ا.ت:آآآآآآآآآم خب ترسناک
یونگی:میترسی ها (پوزخند )
ا.ت:نه من برا چی؟؟؟؟(با غرور و خنده مسخره)
یونگی: نمیترسی که هیچی
ا.ت:آره نمیترسم بزن ببینیم
راوی
فیلم هنوز شروع نشده بود و تیتراژ بود که یه صدای جیغ اومد منم یه جیغی زدم که گوش خودم درد گرفت یونگی خندش گرفته بود منم برای اینکه غرورم نشکنه و کمنیارم گفتم پشه نیشم زد ولی میدونم غیر باور بود داشتیم فیلمو میدیدیم
که یهو یه صحنه ترسناک اومد از ترس پریدم بغلش فاصلهی صورت هامون کم بود نمیدونم چی شد که لبای گرمی رو روی لبام حسکردم لبای یونگی بود زود خودمو ازش جدا کردم و رفتم بالا تو اتاقمو درو بستم رفتم خودمو پرت کردم تو تختم هم ذوق زده بودم هم ناراحت چرا اینطوری شد؟چرا چیشد که این اتفاق افتاد ؟ وای وااااااااااای نمیدونم نمیدونننننمممم
یونگی ویو
داشتیم میدیدیم که یهو دیدم ا.ت پرید بغلم بالا رو که نگاه کرد نمیدونم چجوری شد که بوسیدمش فککنم خجالت کشید و ناراحت شد ولی من یه احساس هایی به ا.ت دارم یعنی اونم به من داره؟؟؟؟؟
۲.۸k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.