پارت55
#پارت55
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
دستمو روی پاش گذاشتم و کمی فشار دادم
لبخندی زدم و گفتم:
+اوخی ترسیدی خانوم کوچولو؟
نفس عمیقی کشید و گفت:
_ اگه میشه یکم آروم تر رانندگی کنید ، قلبم تند تند میزنه....
+ آخ آخ بچه سوسولم که هستی!!
سرعتمو یکم کمتر کردم و جلوی پاساژی نگه داشتم ، مثل این پدرایی که مراقبن بچه اشون گم نشه دستشو گرفتم و به سمت بوتیکی رفتیم
وارد مغازه که شدیم فروشنده با دیدنم لبخند پت و پهنی زد و گفت:
_ سلام خوش اومدید!! میتونم کمکتون کنم؟!
+ سلام ، چند ست لباس میخواستم برای این دختر
خانومه نگاهی به بهسا انداخت و گفت:
_ با من بیا عزیزم
به سمت اتاق پرو رفتن و خانومه به سلیقه ی خودش چند دست لباس برای بهسا آورد تا بپوشه
اولین لباسو که پرو کرد با همون سرو وضع اومد بیرون و گفت:
_ خوب شدم ؟
نفسمو کلافه بیرون دادم و رفتم کنارش
+ برو داخل ، فک کردی خونه اییم که اینجوری میای بیرون؟
بهسا فوری برگشت به اتاق پرو و لب ورچید
_ میشه اینو بخریم؟ خیلی خوشگلههه
به بولیز و شلوار ستی که پوشیده بود نگاهی انداختم و گفتم:
+ اگه خوشت اومده بخر!!
_ وای مرسی ؛ خیلی نازه لباساش
سری تکون دادم و چند تا دیگه به سلیقه ی خودم براش انتخاب کردم تا پرو کنه ، خرید لباسا که تموم شد تازه رسیده بودیم به جای حساسش
چند ست لباس خواب برداشتم و به فروشنده گفتم تا برام حساب کنه . تصور بهسا تو این لباسا دیوونم میکرد و باعث میشد که بزنم بالا.....
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
دستمو روی پاش گذاشتم و کمی فشار دادم
لبخندی زدم و گفتم:
+اوخی ترسیدی خانوم کوچولو؟
نفس عمیقی کشید و گفت:
_ اگه میشه یکم آروم تر رانندگی کنید ، قلبم تند تند میزنه....
+ آخ آخ بچه سوسولم که هستی!!
سرعتمو یکم کمتر کردم و جلوی پاساژی نگه داشتم ، مثل این پدرایی که مراقبن بچه اشون گم نشه دستشو گرفتم و به سمت بوتیکی رفتیم
وارد مغازه که شدیم فروشنده با دیدنم لبخند پت و پهنی زد و گفت:
_ سلام خوش اومدید!! میتونم کمکتون کنم؟!
+ سلام ، چند ست لباس میخواستم برای این دختر
خانومه نگاهی به بهسا انداخت و گفت:
_ با من بیا عزیزم
به سمت اتاق پرو رفتن و خانومه به سلیقه ی خودش چند دست لباس برای بهسا آورد تا بپوشه
اولین لباسو که پرو کرد با همون سرو وضع اومد بیرون و گفت:
_ خوب شدم ؟
نفسمو کلافه بیرون دادم و رفتم کنارش
+ برو داخل ، فک کردی خونه اییم که اینجوری میای بیرون؟
بهسا فوری برگشت به اتاق پرو و لب ورچید
_ میشه اینو بخریم؟ خیلی خوشگلههه
به بولیز و شلوار ستی که پوشیده بود نگاهی انداختم و گفتم:
+ اگه خوشت اومده بخر!!
_ وای مرسی ؛ خیلی نازه لباساش
سری تکون دادم و چند تا دیگه به سلیقه ی خودم براش انتخاب کردم تا پرو کنه ، خرید لباسا که تموم شد تازه رسیده بودیم به جای حساسش
چند ست لباس خواب برداشتم و به فروشنده گفتم تا برام حساب کنه . تصور بهسا تو این لباسا دیوونم میکرد و باعث میشد که بزنم بالا.....
۴.۹k
۰۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.