p15
p15
هه سو: تورو جون جدت ول کن بکهیون حوصله دعوا ندارما بیا بریم
بکهیون: ولی هه سو
هه سو: ولی نداره بیا بریم
بکهیون: باشع، بشین تو ماشین
هه سو: منو ببر خونمون
بکهیون: چشم، محکم بشین
نشستیم تو ماشین و بکهیون ماشین رو روشن کرد و رفتیم، همش حرفای اون دختره تو سرم اکو میشد، یعنی میشه منم بردارمو پیدا کنم، امکانش هست (تو دلش)
بکهیون: هی هه سو حواست کجاست اینم خونتون
هه سو: ها؟ اها ممنونم ازت خدافظ
بکهیون: خدافظظظ(دست تکون میده)
هه سو: خیلی کیوته گاو(زیر لب)
در خونه رو باز کردم و رفتم داخل ولی انکار کسی نبود رفتم تو اتاقم و لباس راحتی پوشیدم
(اسلاید بعد) برم بیرون از خونه یکم، هندزفریم رو برداشتم و گذاشتم تو گوشم و گوشیم هم برداشتم و کوله پشتیم از خونه زدم بیرون،
گوشیم زنک خورد شماره همون پسره کوک بود نخاستم جواب بدم رد تماس دادم، همینجور پشت سر هم زنگ میزد جواب دادم
هه سو: چیه مشکل تو با من چیه چرا دست از سرم برنمیداری
کوک: میخام ببینمت بیا به این ادرسی که بهت میگم
هه سو: من نمیخام ریخت تورو ببینم دیکه زنک نزن
کوک: منتظرم، خدافظ
هه سو: الو، الو باتوعم، ایش هر سه شاخ
کوک: بیا به کافه جلو مدرسه(پیام)
مسیرم رو عوض کردم و رفتم به سمت کافه ای که گفت بود
رسیدم به کافه خیلی خلوت بود تم دارک مانندی داشته کافه هه و همین حذابش میکرد،
رفتم داخل کلی پسر بودن همه نکاهشون به من بود، کوک و دیدم اون اخر نشسته با استایل کاملا مشکی از حق نگذریم جذاب شدع بود
هه سو: ایش پسره کره خر(زیر لب)
کوک: به به خوش اومدی
هه سو: کار دارم حرفتو بگو میخام برم
کوک: عانمیشه که بشین کارت دارم
هه سو: من هیچ کاری با تو ندارم فهمیدی
کوک: دلم نمیخاد جلو همه داد بزنم پس
بشین رو مخ منم راه نرو(چپ چپ)
هه سو: خب کارت بگو
کوک: چی میخوری
هه سو: زهرمار، هیچی نمیخام گفتم کار دارم
کوک: دوتا سوجو لطفا
هه سو: من نیومدم مست کنم
کوک: منم نمیخام مست کنم، خب بدون هیچ مقدمه ای حرفمو میزنم
هه سو: میشنوم
کوک: باید دوست دخترم بشی....
کامنت: ۳۵٠
لایک: ۵5
هه سو: تورو جون جدت ول کن بکهیون حوصله دعوا ندارما بیا بریم
بکهیون: ولی هه سو
هه سو: ولی نداره بیا بریم
بکهیون: باشع، بشین تو ماشین
هه سو: منو ببر خونمون
بکهیون: چشم، محکم بشین
نشستیم تو ماشین و بکهیون ماشین رو روشن کرد و رفتیم، همش حرفای اون دختره تو سرم اکو میشد، یعنی میشه منم بردارمو پیدا کنم، امکانش هست (تو دلش)
بکهیون: هی هه سو حواست کجاست اینم خونتون
هه سو: ها؟ اها ممنونم ازت خدافظ
بکهیون: خدافظظظ(دست تکون میده)
هه سو: خیلی کیوته گاو(زیر لب)
در خونه رو باز کردم و رفتم داخل ولی انکار کسی نبود رفتم تو اتاقم و لباس راحتی پوشیدم
(اسلاید بعد) برم بیرون از خونه یکم، هندزفریم رو برداشتم و گذاشتم تو گوشم و گوشیم هم برداشتم و کوله پشتیم از خونه زدم بیرون،
گوشیم زنک خورد شماره همون پسره کوک بود نخاستم جواب بدم رد تماس دادم، همینجور پشت سر هم زنگ میزد جواب دادم
هه سو: چیه مشکل تو با من چیه چرا دست از سرم برنمیداری
کوک: میخام ببینمت بیا به این ادرسی که بهت میگم
هه سو: من نمیخام ریخت تورو ببینم دیکه زنک نزن
کوک: منتظرم، خدافظ
هه سو: الو، الو باتوعم، ایش هر سه شاخ
کوک: بیا به کافه جلو مدرسه(پیام)
مسیرم رو عوض کردم و رفتم به سمت کافه ای که گفت بود
رسیدم به کافه خیلی خلوت بود تم دارک مانندی داشته کافه هه و همین حذابش میکرد،
رفتم داخل کلی پسر بودن همه نکاهشون به من بود، کوک و دیدم اون اخر نشسته با استایل کاملا مشکی از حق نگذریم جذاب شدع بود
هه سو: ایش پسره کره خر(زیر لب)
کوک: به به خوش اومدی
هه سو: کار دارم حرفتو بگو میخام برم
کوک: عانمیشه که بشین کارت دارم
هه سو: من هیچ کاری با تو ندارم فهمیدی
کوک: دلم نمیخاد جلو همه داد بزنم پس
بشین رو مخ منم راه نرو(چپ چپ)
هه سو: خب کارت بگو
کوک: چی میخوری
هه سو: زهرمار، هیچی نمیخام گفتم کار دارم
کوک: دوتا سوجو لطفا
هه سو: من نیومدم مست کنم
کوک: منم نمیخام مست کنم، خب بدون هیچ مقدمه ای حرفمو میزنم
هه سو: میشنوم
کوک: باید دوست دخترم بشی....
کامنت: ۳۵٠
لایک: ۵5
۸۷.۸k
۲۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.