مافیای خشن P12
از زبان یونا
امروز تولد ته بود و من و سوک کیونگ با هم قرار بود تهیونگ رو سوپرایز کنیم
پرش زمانی به بعداز تعطیل شدن دانشگاه
با سوک کیونگ رفتیم خونه ی ته و خونه رو تزیین کردیم
(عکسش اسلاید دوم)
پرش زمانی به یک ساعت بعد
از زبان سوک کیونگ
خیلی قشنگ شده بود بزار ببینم ساعت چنده
چی یعنی یه ساعته داریم اینجا رو تزیین میکنیم؟
تهیونگ بزرگترین مافیا ی کره هست و شب ها ساعت ۹ میاد خونش
علامت سوک کیونگ:&
علامت یونا: +
&یونا بیا بریم خونمون ته دیر میاد خونه
+ مگه ساعت چند میاد؟
&بعضی وقتا ساعت ۹ شب میاد
+باشه بیا بریم خونه ی ما
& نه مرسی تو بیا خونمون
+ باشه میام
&(پرید بغل یونا)
از زبان ته
امروز بعد از دانشگاه رفتم یه سر به شرکتمون سر بزنم
وقتی که رسیدم اونجا با صحنه ای مواجه شدم خشکم زد
اون برادرم بود که از آمریکا برگشته بود چرا به ما خبر نداده بود اون که منو دید اومد و پرید بغلم
(نکته: اسم اون برادر ته سوکجین یا معروف به جین
و ۲۵ سالشه تو آمریکا شرکت خیلی معروفی داره)
علامت جین: _
علامت ته: /
_سلام بر داداش گلم
/سلام خوبی؟
_آره الحمدلله تو چطوری(جین مسلمون هست😂)
/خوش قیافه تر از قبل شدی
_من همیشه هندسامم(آقا تو همیشه هندسام هستی)
/همون اعتماد به نفس رو داری ولی یکم زیاد شده(با خنده)
پرش زمانی به ساعت ۸:۴۰ شب
از زبان یونا
اومده بودیم خونه ته و منتظرش بودیم
فقط ۲۰ دقیقه دیگه
(توجه کنید اینجا همه اومدن سوریون و بقیه هم اومدن)
که صدای ماشین رو شنیدیم
چراغ ها خاموش بودن و کیک رو من تو دستم گرفته بودم
که صدای کلید اومد
ته اومد خونه ما یهو جیغ زدیم تولدت مبارک
از زبان ته
اومدم خونه دیدم چراغ ها خاموشه
که یهو یونا و بقیه جیغ زدن تولدت مبارک
هنوز تعجب کرده بودم
خونه رو تزیین کرده بودن
+تولدت مبارک عزیزم❤️
_(رفت یونا رو بغل کرد)
_عاشقتم(آروم جوری که فقط یونا بشنوه)
+منم
داشتیم کیک میخوردیم که صدای زنگ در اومد
من رفتم در و باز کنم که جین رو دیدم
_پدصگ درو باز کن بیام تو دیگه
/باشه
دستش یه گل و شیرینی بود
_سلام بر خواهران و برادران گلم
&داداش خودتی؟ (پرید بغلش)
_آره پس کی باشم
مامان ته اومد جین رو بغل کرد
علامت مامان ته: م ت
م ت: پسرم دلم برات تنگ شده
_منم
+خب بسه بغل و قربون صدقه الان بیاین برقصیم
که آهنگ پلی شد
یه آهنگ ملایم بود
رفتم دست یونا رو گرفتم
/میتونم افتخار رقصیدن با شما رو داشته باشم؟
+البته
با هم میرقصیدیم محو یونا شده بودم خیلی خوشگل شده بود
_______________________________________________________
امیدوارم خوشتون بیاد💖🍭
شرط نداریم
امروز تولد ته بود و من و سوک کیونگ با هم قرار بود تهیونگ رو سوپرایز کنیم
پرش زمانی به بعداز تعطیل شدن دانشگاه
با سوک کیونگ رفتیم خونه ی ته و خونه رو تزیین کردیم
(عکسش اسلاید دوم)
پرش زمانی به یک ساعت بعد
از زبان سوک کیونگ
خیلی قشنگ شده بود بزار ببینم ساعت چنده
چی یعنی یه ساعته داریم اینجا رو تزیین میکنیم؟
تهیونگ بزرگترین مافیا ی کره هست و شب ها ساعت ۹ میاد خونش
علامت سوک کیونگ:&
علامت یونا: +
&یونا بیا بریم خونمون ته دیر میاد خونه
+ مگه ساعت چند میاد؟
&بعضی وقتا ساعت ۹ شب میاد
+باشه بیا بریم خونه ی ما
& نه مرسی تو بیا خونمون
+ باشه میام
&(پرید بغل یونا)
از زبان ته
امروز بعد از دانشگاه رفتم یه سر به شرکتمون سر بزنم
وقتی که رسیدم اونجا با صحنه ای مواجه شدم خشکم زد
اون برادرم بود که از آمریکا برگشته بود چرا به ما خبر نداده بود اون که منو دید اومد و پرید بغلم
(نکته: اسم اون برادر ته سوکجین یا معروف به جین
و ۲۵ سالشه تو آمریکا شرکت خیلی معروفی داره)
علامت جین: _
علامت ته: /
_سلام بر داداش گلم
/سلام خوبی؟
_آره الحمدلله تو چطوری(جین مسلمون هست😂)
/خوش قیافه تر از قبل شدی
_من همیشه هندسامم(آقا تو همیشه هندسام هستی)
/همون اعتماد به نفس رو داری ولی یکم زیاد شده(با خنده)
پرش زمانی به ساعت ۸:۴۰ شب
از زبان یونا
اومده بودیم خونه ته و منتظرش بودیم
فقط ۲۰ دقیقه دیگه
(توجه کنید اینجا همه اومدن سوریون و بقیه هم اومدن)
که صدای ماشین رو شنیدیم
چراغ ها خاموش بودن و کیک رو من تو دستم گرفته بودم
که صدای کلید اومد
ته اومد خونه ما یهو جیغ زدیم تولدت مبارک
از زبان ته
اومدم خونه دیدم چراغ ها خاموشه
که یهو یونا و بقیه جیغ زدن تولدت مبارک
هنوز تعجب کرده بودم
خونه رو تزیین کرده بودن
+تولدت مبارک عزیزم❤️
_(رفت یونا رو بغل کرد)
_عاشقتم(آروم جوری که فقط یونا بشنوه)
+منم
داشتیم کیک میخوردیم که صدای زنگ در اومد
من رفتم در و باز کنم که جین رو دیدم
_پدصگ درو باز کن بیام تو دیگه
/باشه
دستش یه گل و شیرینی بود
_سلام بر خواهران و برادران گلم
&داداش خودتی؟ (پرید بغلش)
_آره پس کی باشم
مامان ته اومد جین رو بغل کرد
علامت مامان ته: م ت
م ت: پسرم دلم برات تنگ شده
_منم
+خب بسه بغل و قربون صدقه الان بیاین برقصیم
که آهنگ پلی شد
یه آهنگ ملایم بود
رفتم دست یونا رو گرفتم
/میتونم افتخار رقصیدن با شما رو داشته باشم؟
+البته
با هم میرقصیدیم محو یونا شده بودم خیلی خوشگل شده بود
_______________________________________________________
امیدوارم خوشتون بیاد💖🍭
شرط نداریم
۶.۱k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.