فیک گاد فادر پارت ۵
ته. این چش شد یهویی . نگران
& ن ن نمیدونم
+ باید بریم بیمارستان . قط
+ اههع اوک
فلشبک به ۲ ساعت بعد
ا/ت ویو
بیدار شدم بیمارستان بودم سرم از درد داش منفجر میشد
ته. ا/ت بیدار شدی خوبی درد که نداری؟
_ خوبم
پرستار. با نتایجه آزمایش ایشون خیلی وقته مریضیه قلبی دارن
+ چی؟
پ. شما نمیدونستین؟
+ نه
& ا/ت تو چرا هیوقت زر نمیزنی؟
_ ببخشید نمیخاستم بیخود نگرانتون کنم
پ. خب با این وجود دارو های بیشتریو و قویتری و باید بخورید
_ باشه
+ کی مرخص میشن ؟
پ. فردا همین ساعات
+ اوک
بعده رفتنه پرستار یهو در با شتاب باز شد
علامته سوجون. *
* به به گفتم زمین گرده آخر بهم میرسیم بیبی گرل
_ چی چی سو جونننننن تو اینجا چیکار میکنی. ترسید عصبی
* بیبی گرل اومدم ببرمت ماله خودم کنمت
(محض اطلاع سوجون سادیسم داره)
_ هع
+ منم وایسادم ببریش
* نه میوفتی میبرمش
+ چی؟
( یهو یه بویی اومدو بیهوشی)
ا/ت ویو
بیدار شدم رو تخت بودم دستا و پاهام بسته بود هعی حتما کاره سوجون عوضیه
_ کسی اینجا نیست. داد
* چرا من اینجام بیبی گرل
_ من بیبی گرل تو نیستم
* هستی بیب
_ نیستم
* هستی
( اومد رو ا/ت خیمه زد)
_ ولم کنننننننن
* چرا بیبی گرل تازه شروعش کردم
_ خواهش میکنم تنها چیزمو ازم نگیر
* عه اره جونه خودت معلوم نیس تا الان چن بار زیره اون عوضی بودی هع
_ زیره کی؟
* جونگ کوک دیگه هع
_ اون؟
* اره اون
_ خیلی گاوی اون پدر خاندمه
* تو گفتی منم باورم شد
_ اره
* گگگ
_ خواهش میکنم دخترونگیمو ازم نگیر خواهش میکنم
* هع باشه . پاشد از رو ا/ت
_ فک نمیکردم انقد زود عمل کنی
* چیه میخای ادامه بدم؟
_ نه
* من اصن قصدم این نبوده هع
_ پس چی بوده؟ چرا منو بستی؟
* فقط یه خل تورو نمیبنده هع
_ چرا؟
* چون رزمی کاری
_ اهوم حالا بازم کن
* بازش کرد
* فقط ازت میخام یه هفته پیشم بمونی
_ باشه
_ گرسنمه. داد کیوت
* مرض
_ عه
_ گشنمهههههه . داد کیوت
* بیا بریم پایین
_ اوک
(یکم نودل تو یخچال داشت اونو خوردن)
_ آخيش
* او راستی امشب باید با من به عنوان دوسدخترم بیای
_ باشه ولی شرط داره
* شرطم میزاره هع بگو
_ باید بزاری زنگ بزنم دوستم
* باشه
* شمارشو بگیر فقطم دو دیقه
_باشه
شرط
لایک ۱۰
عضو ۲
کامنت۴
& ن ن نمیدونم
+ باید بریم بیمارستان . قط
+ اههع اوک
فلشبک به ۲ ساعت بعد
ا/ت ویو
بیدار شدم بیمارستان بودم سرم از درد داش منفجر میشد
ته. ا/ت بیدار شدی خوبی درد که نداری؟
_ خوبم
پرستار. با نتایجه آزمایش ایشون خیلی وقته مریضیه قلبی دارن
+ چی؟
پ. شما نمیدونستین؟
+ نه
& ا/ت تو چرا هیوقت زر نمیزنی؟
_ ببخشید نمیخاستم بیخود نگرانتون کنم
پ. خب با این وجود دارو های بیشتریو و قویتری و باید بخورید
_ باشه
+ کی مرخص میشن ؟
پ. فردا همین ساعات
+ اوک
بعده رفتنه پرستار یهو در با شتاب باز شد
علامته سوجون. *
* به به گفتم زمین گرده آخر بهم میرسیم بیبی گرل
_ چی چی سو جونننننن تو اینجا چیکار میکنی. ترسید عصبی
* بیبی گرل اومدم ببرمت ماله خودم کنمت
(محض اطلاع سوجون سادیسم داره)
_ هع
+ منم وایسادم ببریش
* نه میوفتی میبرمش
+ چی؟
( یهو یه بویی اومدو بیهوشی)
ا/ت ویو
بیدار شدم رو تخت بودم دستا و پاهام بسته بود هعی حتما کاره سوجون عوضیه
_ کسی اینجا نیست. داد
* چرا من اینجام بیبی گرل
_ من بیبی گرل تو نیستم
* هستی بیب
_ نیستم
* هستی
( اومد رو ا/ت خیمه زد)
_ ولم کنننننننن
* چرا بیبی گرل تازه شروعش کردم
_ خواهش میکنم تنها چیزمو ازم نگیر
* عه اره جونه خودت معلوم نیس تا الان چن بار زیره اون عوضی بودی هع
_ زیره کی؟
* جونگ کوک دیگه هع
_ اون؟
* اره اون
_ خیلی گاوی اون پدر خاندمه
* تو گفتی منم باورم شد
_ اره
* گگگ
_ خواهش میکنم دخترونگیمو ازم نگیر خواهش میکنم
* هع باشه . پاشد از رو ا/ت
_ فک نمیکردم انقد زود عمل کنی
* چیه میخای ادامه بدم؟
_ نه
* من اصن قصدم این نبوده هع
_ پس چی بوده؟ چرا منو بستی؟
* فقط یه خل تورو نمیبنده هع
_ چرا؟
* چون رزمی کاری
_ اهوم حالا بازم کن
* بازش کرد
* فقط ازت میخام یه هفته پیشم بمونی
_ باشه
_ گرسنمه. داد کیوت
* مرض
_ عه
_ گشنمهههههه . داد کیوت
* بیا بریم پایین
_ اوک
(یکم نودل تو یخچال داشت اونو خوردن)
_ آخيش
* او راستی امشب باید با من به عنوان دوسدخترم بیای
_ باشه ولی شرط داره
* شرطم میزاره هع بگو
_ باید بزاری زنگ بزنم دوستم
* باشه
* شمارشو بگیر فقطم دو دیقه
_باشه
شرط
لایک ۱۰
عضو ۲
کامنت۴
۶.۷k
۱۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.