و ضرب الله مثلا رجلین احدهما ابکم لا یقدر علی شیء
و ضرب الله مثلا رجلین احدهما ابکم لا یقدر علی شیء
و هو کل علی مولاه اینما یوجهه لا یات بخیر
هل یستوی هو و من یامر بالعدل و هو علی صراط مستقیم (نحل/76)
و خداوند دو فرد را [برای درک مقصود] مثل زده است که یکی از آن دو لال مادرزاد است و قدرت بیان [و ارتباط ] ندارد و بر کاری توانا نیست و سربار مولای خویش است، به هر جا روانه اش کند خیر و منفعتی به دست نمی آورد، آیا او با کسی که [آزاد است و ] به عدالت فرمان می دهد و خود نیز بر راه مستقیم قرار دارد ، برابر است؟ [ لذا خداوند هم که مختار مطلق است و هم آمر به عدالت و نیکی هاست و هم خود محور تمام خیرات و برکات است با بت ها که لال مادر زاد اند و از خود بیان و نفعی ندارند و بر هیچ خیری توانا نیستند برابر نیست.]
برخی نکات
مقدمه: خداوند در این آیه هم با عوام حرف می زند هم با خواص، هم با رعیت و هم با ثروتمندان، هم با سران ضلالت و هم با سران هدایت، هم با طبیعت بشری هم با کمالات بشری، در فهم عوام و در طبیعت بشر طبیعتا فرد نوکر لال بدون در آمد و سربار با فرد آزاد سالم و دارای بیان رسا یکسان نیست. خداوند نه این که در صدد توهین به افراد لال یا بندگان یا افراد بدون درآمد باشد. نه! در صدد مقایسه به بیان اولی است. یعنی چه؟ یعنی طبیعتا شخص با بیان رسا از شخص لال مقبولیت بیشتری دارد هر چند به بیان ثانوی ممکن است یک فرد لال ظلمی به کسی نکند و فرد سخنران با شیادی جنگ صفین را مغلوبه کند. اما باز همین موقعیت برای شخص سخنران وجود دارد که با کلام خود دعوت به خیرات کند و رتبه بالاتری نزد مردم و خداوند بیابد.
سوال دوم عدل خدا چه می شود؟ اولا اعطای نعمتها و سلامتی و امنیت و.. لطف خداست نه تکلیف بر خدا دوما خداوند حسب داده ها و امکانات مادی و معنوی از مخلوقین امتحان می گیرد و حسب به فعلیت رساندن توانایی ها اجر می دهد. افراد صاحب نعمت هم اجر مضاعف می برند و هم عقوبت مضاعف دارند و این عین عدل است. لذا خداوند فرمود : یا نساء النبی من یات منکن بفاحشه مبینه یضاعف لها العذاب ضعفین و کان ذلک علی الله یسیرا و من یقنت منکن لله و رسوله و تعمل صالحا نوتها اجرها مرتین و اعتدنا لها رزقا کریما (احزاب 30و31) حالا گاهی این نعمتها سلامت مطلق است گاهی سلامت در خیلی از اعضاء است گاهی امنیت مطلق و گاهی امنیت محدود ، گاهی زندگی و همسری با اولیا و انبیاء و هم خونی با ایشان و هر نعمت دیگر مادی و معنوی دیگر، مثال دیگر هم که سابقا زدیم فرمود: واغضض من صوتک إن أنکر الأصوات لصوت الحمیر(لقمان/19) اولا خدا به بیان اولی صحبت فرمود که در طبیعت بشر صدای قناری زیباتر و دلنشین تر از صدای الاغ است. حالا ممکن است به بیان ثانوی الاغ بلعم باعورا به بهشت رود و ماها هیزم جهنم شویم و جزو خاسرین باشیم. ضمنا خدا می فرماید ای بشر من تو را در رتبه بشر آفریدم و انتظار دارم به رتبه ملائک وارد شوی نه به رتبه چارپایان تنزل کنی.
1_خداوند با مقبولات عام سخن می گوید و می فرماید طبیعتا نوکر لال مادر زاد که قدرت بیان و ارتباط و تجارت و دعوت به خیرات ندارد از فرد آزادی که بیانی رسا دارد و با سخنان دلنشین، دعوت به خیرات و عدالت می کند مقایسه نمی شود
لذا خداوند هم که مختار مطلق است و هم آمر به عدالت و نیکی هاست و هم خود محور تمام خیرات و برکات است با بت ها که لال مادر زاد اند و از خود بیان و نفعی ندارند و بر هیچ خیری توانا نیستند برابر نیست.
2_وضعیت مدعیان بت پرستی و در مقابل انبیاء و اوصیاء و اشخاص صالح همین است. که امروز بعد چند صد سال این موضوع برای همگان روشن تر شده است که بت ها و بتکده ها متولیان آن ها هیچ سخن مقبولی جز مشتی سنتهای سمبلیک که بذاته هیچ موضوعیتی جز موهومات ندارند، برای ارائه ندارند. اما بسیاری از مناسک اسلامی دارای روح و منطق است که با زبان رسا قابل بیان است از جمله دعوت به عدالت و حرکت در مسیر معارف آسمانی و کمالات بشری از ایثار و شهار و بخشش به فقرا و همدردی با ضعفاء و احترام به والدین و اهل علم و.. که در بسیاری از دستورات شرعی محفوظ است. از باب شواهد ملموس هم از بسیاری از مشاهد مشرفه بارها کارهای اعجاب آور و خارق العاده دیده شده که صدها مورد از آن از افراد بسیار متعدد و در سالهای بسیار مختلف و در کتابها و نوشته جات بسیار متنوع شنیده و مکتوب شده که عادتا ائتلاف تمام این افراد مسلمان و مسیحی و مستشرق و دیگر مردم بر گزارش دروغ محال است و این هم سند دیگری بر زنده بودن مناسک اسلامی و تاثیرات مشاهد مشرفه بر زندگی بشر است که طبیعتا همه ماذون از نزد خداوند متعال است و هیچ فرد صالحی ادعای مستقلی از خدا ندارد.
3_خداوند مومنین را فعال و اهل بیان و ارتباط و داعی و آمر بر عدل و خدمات اجتماعی و مستقر بر صراط مستقیم و خصائل و معارف م
و هو کل علی مولاه اینما یوجهه لا یات بخیر
هل یستوی هو و من یامر بالعدل و هو علی صراط مستقیم (نحل/76)
و خداوند دو فرد را [برای درک مقصود] مثل زده است که یکی از آن دو لال مادرزاد است و قدرت بیان [و ارتباط ] ندارد و بر کاری توانا نیست و سربار مولای خویش است، به هر جا روانه اش کند خیر و منفعتی به دست نمی آورد، آیا او با کسی که [آزاد است و ] به عدالت فرمان می دهد و خود نیز بر راه مستقیم قرار دارد ، برابر است؟ [ لذا خداوند هم که مختار مطلق است و هم آمر به عدالت و نیکی هاست و هم خود محور تمام خیرات و برکات است با بت ها که لال مادر زاد اند و از خود بیان و نفعی ندارند و بر هیچ خیری توانا نیستند برابر نیست.]
برخی نکات
مقدمه: خداوند در این آیه هم با عوام حرف می زند هم با خواص، هم با رعیت و هم با ثروتمندان، هم با سران ضلالت و هم با سران هدایت، هم با طبیعت بشری هم با کمالات بشری، در فهم عوام و در طبیعت بشر طبیعتا فرد نوکر لال بدون در آمد و سربار با فرد آزاد سالم و دارای بیان رسا یکسان نیست. خداوند نه این که در صدد توهین به افراد لال یا بندگان یا افراد بدون درآمد باشد. نه! در صدد مقایسه به بیان اولی است. یعنی چه؟ یعنی طبیعتا شخص با بیان رسا از شخص لال مقبولیت بیشتری دارد هر چند به بیان ثانوی ممکن است یک فرد لال ظلمی به کسی نکند و فرد سخنران با شیادی جنگ صفین را مغلوبه کند. اما باز همین موقعیت برای شخص سخنران وجود دارد که با کلام خود دعوت به خیرات کند و رتبه بالاتری نزد مردم و خداوند بیابد.
سوال دوم عدل خدا چه می شود؟ اولا اعطای نعمتها و سلامتی و امنیت و.. لطف خداست نه تکلیف بر خدا دوما خداوند حسب داده ها و امکانات مادی و معنوی از مخلوقین امتحان می گیرد و حسب به فعلیت رساندن توانایی ها اجر می دهد. افراد صاحب نعمت هم اجر مضاعف می برند و هم عقوبت مضاعف دارند و این عین عدل است. لذا خداوند فرمود : یا نساء النبی من یات منکن بفاحشه مبینه یضاعف لها العذاب ضعفین و کان ذلک علی الله یسیرا و من یقنت منکن لله و رسوله و تعمل صالحا نوتها اجرها مرتین و اعتدنا لها رزقا کریما (احزاب 30و31) حالا گاهی این نعمتها سلامت مطلق است گاهی سلامت در خیلی از اعضاء است گاهی امنیت مطلق و گاهی امنیت محدود ، گاهی زندگی و همسری با اولیا و انبیاء و هم خونی با ایشان و هر نعمت دیگر مادی و معنوی دیگر، مثال دیگر هم که سابقا زدیم فرمود: واغضض من صوتک إن أنکر الأصوات لصوت الحمیر(لقمان/19) اولا خدا به بیان اولی صحبت فرمود که در طبیعت بشر صدای قناری زیباتر و دلنشین تر از صدای الاغ است. حالا ممکن است به بیان ثانوی الاغ بلعم باعورا به بهشت رود و ماها هیزم جهنم شویم و جزو خاسرین باشیم. ضمنا خدا می فرماید ای بشر من تو را در رتبه بشر آفریدم و انتظار دارم به رتبه ملائک وارد شوی نه به رتبه چارپایان تنزل کنی.
1_خداوند با مقبولات عام سخن می گوید و می فرماید طبیعتا نوکر لال مادر زاد که قدرت بیان و ارتباط و تجارت و دعوت به خیرات ندارد از فرد آزادی که بیانی رسا دارد و با سخنان دلنشین، دعوت به خیرات و عدالت می کند مقایسه نمی شود
لذا خداوند هم که مختار مطلق است و هم آمر به عدالت و نیکی هاست و هم خود محور تمام خیرات و برکات است با بت ها که لال مادر زاد اند و از خود بیان و نفعی ندارند و بر هیچ خیری توانا نیستند برابر نیست.
2_وضعیت مدعیان بت پرستی و در مقابل انبیاء و اوصیاء و اشخاص صالح همین است. که امروز بعد چند صد سال این موضوع برای همگان روشن تر شده است که بت ها و بتکده ها متولیان آن ها هیچ سخن مقبولی جز مشتی سنتهای سمبلیک که بذاته هیچ موضوعیتی جز موهومات ندارند، برای ارائه ندارند. اما بسیاری از مناسک اسلامی دارای روح و منطق است که با زبان رسا قابل بیان است از جمله دعوت به عدالت و حرکت در مسیر معارف آسمانی و کمالات بشری از ایثار و شهار و بخشش به فقرا و همدردی با ضعفاء و احترام به والدین و اهل علم و.. که در بسیاری از دستورات شرعی محفوظ است. از باب شواهد ملموس هم از بسیاری از مشاهد مشرفه بارها کارهای اعجاب آور و خارق العاده دیده شده که صدها مورد از آن از افراد بسیار متعدد و در سالهای بسیار مختلف و در کتابها و نوشته جات بسیار متنوع شنیده و مکتوب شده که عادتا ائتلاف تمام این افراد مسلمان و مسیحی و مستشرق و دیگر مردم بر گزارش دروغ محال است و این هم سند دیگری بر زنده بودن مناسک اسلامی و تاثیرات مشاهد مشرفه بر زندگی بشر است که طبیعتا همه ماذون از نزد خداوند متعال است و هیچ فرد صالحی ادعای مستقلی از خدا ندارد.
3_خداوند مومنین را فعال و اهل بیان و ارتباط و داعی و آمر بر عدل و خدمات اجتماعی و مستقر بر صراط مستقیم و خصائل و معارف م
۵.۱k
۲۴ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.