ناتاشا دختر بدی نبود..
ناتاشا دختر بدی نبود..
فقط از من خوشش نمیومد همون طرف ها صدلیی دراومده شد ـــ
میااااا
میا اونجا چیکلر میکرد..
میا: تو اینجا چی کار میکنی
رز: برای مدرسه خی.......
یکدفعه آسمان به رنگ سفید دراومد و نصف دیکرش به مشکی...
دو تا ب
پرنده بودن....
از کمر گرفته شد...
از دست و پا ی میا و ناتلشا هم کزفته شد...
وقتی حرکت میکردیم...
خوابمون برد.
توی مه غلیظی بودیم که حد ندلشت
...
وقتی بیدار شدیم بین سه قصر بدیم
میا تو سمت زاست من وسط و ناتاشا سمت چپ..
مدرسه وسط سبز بود..
از در ورودی که داخل شدم نوشته ای نظرم رو جلب کرد ـ..
که: تا میدانیم بشکافیم تا نقطه صفر بیتیم تا هفت در بیاموزیم تا زندگی بی پدیان بجویمم.
فقط از من خوشش نمیومد همون طرف ها صدلیی دراومده شد ـــ
میااااا
میا اونجا چیکلر میکرد..
میا: تو اینجا چی کار میکنی
رز: برای مدرسه خی.......
یکدفعه آسمان به رنگ سفید دراومد و نصف دیکرش به مشکی...
دو تا ب
پرنده بودن....
از کمر گرفته شد...
از دست و پا ی میا و ناتلشا هم کزفته شد...
وقتی حرکت میکردیم...
خوابمون برد.
توی مه غلیظی بودیم که حد ندلشت
...
وقتی بیدار شدیم بین سه قصر بدیم
میا تو سمت زاست من وسط و ناتاشا سمت چپ..
مدرسه وسط سبز بود..
از در ورودی که داخل شدم نوشته ای نظرم رو جلب کرد ـ..
که: تا میدانیم بشکافیم تا نقطه صفر بیتیم تا هفت در بیاموزیم تا زندگی بی پدیان بجویمم.
۱.۸k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.