سناریو
#سناریو
#استری_کیدز
وقتی ساعت ۳ صبح از خونه میخوای بری بیرون و مچتو میگیرن
(چان )
ترسیده به سمتش برمیگردی
_ کجا ؟
+ م..من..
_ میتونی مِن مِن کردنات رو بزاری برای وقتی روی تختی
(لینو )
یک تا ابروشو بالا میده
_ میبینم پیشرفت کردی
+ م..مینهو...
_ خفه..زود باش برو تو اتاق
(چانگبین)
دست به سینه نگاهت میکنه
_ کجا تشریف میبردی خانوم ا.ت؟
با ترس نگاهش میکنی و سریع سرت رو پایین میندازی
+ ر..راستش...
_ راستش ؟
وقتی جوابی نمیدی به سمتت میاد و دستت رو محکم تر از قبل میگیره و به سمت اتاق میکشه
_ الان بهت عواقبش رو نشون میدم کوچولو
(هیونجین )
+ اوه...ه..هیون
_ کدوم گوری میرفتی ؟
با خشم توی چشمات خیره بود که سرت رو پایین میندازی...
دستش رو روی چونت میزاره و سرت رو بالا میکشه و با چشمای به خون نشسته اش نگاهت میکنه
_ نمیفهمی نه؟...نکنه میخوای از راه دیگه ای بهت بفهمونم؟
(جیسونگ )
_ خب...منتظر توضیحم
+ م.. متاسفم
_ متاسفی؟...توضیحت اینه؟
چیزی نگفتی که پوزخندی زد
_ نکنه یک جور دیگه باید ازت حرف بکشم ؟
(فلیکس )
دستت رو محکم گرفته بود
_ حرف بزن ا.ت...داشتی کدوم قبرستونی میرفتی ؟
+ ا..ای ف..فلیکس
دستت رو بیشتر از قبل فشار میده
_ حرفی نداری نه؟...نکنه میخوای کاری کنم به غلط کردن بیوفتی؟
سونگمین)
_ فکر کردی من همیشه اروم و ساکت میشینمو به تویی که میخوای هر غلطی بکنی...نگاه میکنم ؟
+ س..سون
_ خفههه....زود باش برو توی اتاق تا خودم بفهمم چیکارت کنم
(جونگین )
با عصبانیت توی چشمات خیره شده
_ کجا میری؟..
+ ه..هیچ جا..
یک تا ابروشو بالا میده
_ با من بازی نکن ا.تتت...دارم میگم کدوم گوری میرفتی
از صدای بلندش میترسی که دستت رو با شدت ول میکنه و با کلافگی پوفی می کشه
#استری_کیدز
وقتی ساعت ۳ صبح از خونه میخوای بری بیرون و مچتو میگیرن
(چان )
ترسیده به سمتش برمیگردی
_ کجا ؟
+ م..من..
_ میتونی مِن مِن کردنات رو بزاری برای وقتی روی تختی
(لینو )
یک تا ابروشو بالا میده
_ میبینم پیشرفت کردی
+ م..مینهو...
_ خفه..زود باش برو تو اتاق
(چانگبین)
دست به سینه نگاهت میکنه
_ کجا تشریف میبردی خانوم ا.ت؟
با ترس نگاهش میکنی و سریع سرت رو پایین میندازی
+ ر..راستش...
_ راستش ؟
وقتی جوابی نمیدی به سمتت میاد و دستت رو محکم تر از قبل میگیره و به سمت اتاق میکشه
_ الان بهت عواقبش رو نشون میدم کوچولو
(هیونجین )
+ اوه...ه..هیون
_ کدوم گوری میرفتی ؟
با خشم توی چشمات خیره بود که سرت رو پایین میندازی...
دستش رو روی چونت میزاره و سرت رو بالا میکشه و با چشمای به خون نشسته اش نگاهت میکنه
_ نمیفهمی نه؟...نکنه میخوای از راه دیگه ای بهت بفهمونم؟
(جیسونگ )
_ خب...منتظر توضیحم
+ م.. متاسفم
_ متاسفی؟...توضیحت اینه؟
چیزی نگفتی که پوزخندی زد
_ نکنه یک جور دیگه باید ازت حرف بکشم ؟
(فلیکس )
دستت رو محکم گرفته بود
_ حرف بزن ا.ت...داشتی کدوم قبرستونی میرفتی ؟
+ ا..ای ف..فلیکس
دستت رو بیشتر از قبل فشار میده
_ حرفی نداری نه؟...نکنه میخوای کاری کنم به غلط کردن بیوفتی؟
سونگمین)
_ فکر کردی من همیشه اروم و ساکت میشینمو به تویی که میخوای هر غلطی بکنی...نگاه میکنم ؟
+ س..سون
_ خفههه....زود باش برو توی اتاق تا خودم بفهمم چیکارت کنم
(جونگین )
با عصبانیت توی چشمات خیره شده
_ کجا میری؟..
+ ه..هیچ جا..
یک تا ابروشو بالا میده
_ با من بازی نکن ا.تتت...دارم میگم کدوم گوری میرفتی
از صدای بلندش میترسی که دستت رو با شدت ول میکنه و با کلافگی پوفی می کشه
۴۴.۲k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.