بی نهایت پیداست
اينجا همه چيز ... نزديکِ من است
اما من از همه چيزِ اينجا دورم،
نه من از کسی پرسشِ خاصی دارم
نه پرسشِ پنهانِ کسی از مِنومِنِ مگوی مَن است!
فقط بگو چه رفته، چه میرود اينجا
اين رود و اين بلبل و اين سهتارِ شکسته را ...؟
بيدادِ گريه يا سهگاه سکوت!؟
باز امشب، همان شب است و
شب امشب
همان شب است.
و من با خودم از يک خيالِ دور
و من با خودم از ترسِ حادثه
و من با خودم از خودم در خواب اضطراب... .
اما من از همه چيزِ اينجا دورم،
نه من از کسی پرسشِ خاصی دارم
نه پرسشِ پنهانِ کسی از مِنومِنِ مگوی مَن است!
فقط بگو چه رفته، چه میرود اينجا
اين رود و اين بلبل و اين سهتارِ شکسته را ...؟
بيدادِ گريه يا سهگاه سکوت!؟
باز امشب، همان شب است و
شب امشب
همان شب است.
و من با خودم از يک خيالِ دور
و من با خودم از ترسِ حادثه
و من با خودم از خودم در خواب اضطراب... .
۱۱.۹k
۲۵ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.