یه مافیا نباید عاشق شه ولی....
یه مافیا نباید عاشق شه ولی....
×خیله خب برو حاضر شو من بچه رو میارم
+نه خودم میارم
ویو ات:رفتم تو اتاق و لباسامو پوشیدم سوهو بیدار شده بود و داشت با انگشتاش بازی میکرد بغلش کردمو رفتم پایین
+من آمادم بریم
$همش تقصیر توی عوضیه
×کوک درست صحبت کن میدونم ناراحتیم هممون ناراحتیم ولی این دلیل نمیشه سر ات داد بزنی
$آشغال عوضییییییی تو اینکارو کردی همش تقصیر توعه(عربده)
**ات گوش سوهو رو گرفت ولی صدای کوک انقدر بلند بود که سوهو گریش بلند شد
+ببند همش تقصیر توعه اگه تو اون حرفا رو بهش نمیزدی الان آجیم رو اون تخت کوفتی نبود....آخخخ(سرش گیج رفت و خواست بیوفته که جیمین و لوسی و آجوما گرفتنش)
آج:بسه لوسی بچه رو ببر بخوابون ما اتو میبریم بیمارستان
+نه من بی بچم نمیرم
اگه اینجوریه منم نمیام بیمارستان بزارین بمیرم راحت شم از این زندگی اول مامان بابام بعدم یه سال دوری و عذاب بعد جولیا الانم این سر من داد میزده ولم کنین بزارین بمیرم(گریه)
×ات دیگه این حرفو نزن عشقم من بچرو میارم بیا بریم بیمارستان
×خیله خب برو حاضر شو من بچه رو میارم
+نه خودم میارم
ویو ات:رفتم تو اتاق و لباسامو پوشیدم سوهو بیدار شده بود و داشت با انگشتاش بازی میکرد بغلش کردمو رفتم پایین
+من آمادم بریم
$همش تقصیر توی عوضیه
×کوک درست صحبت کن میدونم ناراحتیم هممون ناراحتیم ولی این دلیل نمیشه سر ات داد بزنی
$آشغال عوضییییییی تو اینکارو کردی همش تقصیر توعه(عربده)
**ات گوش سوهو رو گرفت ولی صدای کوک انقدر بلند بود که سوهو گریش بلند شد
+ببند همش تقصیر توعه اگه تو اون حرفا رو بهش نمیزدی الان آجیم رو اون تخت کوفتی نبود....آخخخ(سرش گیج رفت و خواست بیوفته که جیمین و لوسی و آجوما گرفتنش)
آج:بسه لوسی بچه رو ببر بخوابون ما اتو میبریم بیمارستان
+نه من بی بچم نمیرم
اگه اینجوریه منم نمیام بیمارستان بزارین بمیرم راحت شم از این زندگی اول مامان بابام بعدم یه سال دوری و عذاب بعد جولیا الانم این سر من داد میزده ولم کنین بزارین بمیرم(گریه)
×ات دیگه این حرفو نزن عشقم من بچرو میارم بیا بریم بیمارستان
۱.۳k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.