پارت ۵۳ ازدواج اجباری
پارت ۵۳ ازدواج اجباری
*داخل پاساژ*
- انایتا
@ بله
- اول میریم واسه اون میمون خر خرید میکنیم بعد میریم واسه تو بعد واسه من
& هعی میمون خر خودتی
@ بسه
ادمینتون: رفتن برای هیونجین خرید کردن دقیقا نیم ساعت درگیر لباس هیونجین بودن
رفتن برای انایتا خرید کنن از اونجایی که هیونجین از لباسای باز خوشش نمیاد هیچ کدوم رو پسند نکرد و ا/ت فحشش داد و خودش برای انایتا لباس انتخاب کرد و رسیدن به لباس ا/ت
& خوب حالا واسه تو لباس میخریم بزن بریم
@ اره بدو بریم
- خدایا شروع شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- بچه ها داره حالم بد میشه بزارین خودم انتخاب کنم آرایشگاه هم قرار بریم ولم کنین
& باشه هار نشو
ادمینتون: خریداشونو کردن و رفتن آرایشگاه
هیونجین که رفت خونه ولی انایتا و ا/ت رفتن آرایشگاه
ناخناشونو کاشتن و موهاشونو رنگ کردن و رفتن خونه همه خونه جمع بودن
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
- سلام
@ سلام
همه: سلام
- چیزی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
& بیا بشین تا بفهمی
@ باز چیشده
مادرت. دخترم اروم باشیا
- مامان روزمو خراب نکن بگو میخوام برم کار دارم
پدرت. امروز شوگا با همون دختره لارا امد اینجا و گفت من لارا رو دوست دارم بعد رفت
- .خندهی عصبی.
@ ا/ت خوبی
مادرش. داره میخنده که
& این خنده از گریه بدتر
- اینم فکر کرد منم هیچ کار بلد نیستم دیگه نه
& ابجی من بهت چی گفتم اصلا به خودت فشار نیار
پدرش. من با شوگا حرف میزنم
- نه شما اصلا به خودتون فشار نیارین همین قدر که پولمونو خوردین رفتین غذا بمون دادین با امدنتون هم بیشتر غداب دادین پس بهتر هیچی نگین
مادرت. ا/ت بسه
- مامان چیو بسه ها من با شکم حامله دارم حرص میخورم بعد شما میگین بسه .گریه.
@ ا/ت بیا منو تو بریم بالا بیا
( ا/ت رو بردن اتاقش )
@ کون لق شوگا برت مهم واقعا
& ولش کن بابا
- طلاق میگیرم
& بهترین کار
@ وا ا/ت مگه میشه سر هرچیزی طلاق بگیری
- چرا نشه
& میشه خوبم میشه برو طلاقتو بگیر من کنارت هستم
@ ببند هیونجین
& چشم
شرط پارت بعد
۳۰:« لایک ❤️
*داخل پاساژ*
- انایتا
@ بله
- اول میریم واسه اون میمون خر خرید میکنیم بعد میریم واسه تو بعد واسه من
& هعی میمون خر خودتی
@ بسه
ادمینتون: رفتن برای هیونجین خرید کردن دقیقا نیم ساعت درگیر لباس هیونجین بودن
رفتن برای انایتا خرید کنن از اونجایی که هیونجین از لباسای باز خوشش نمیاد هیچ کدوم رو پسند نکرد و ا/ت فحشش داد و خودش برای انایتا لباس انتخاب کرد و رسیدن به لباس ا/ت
& خوب حالا واسه تو لباس میخریم بزن بریم
@ اره بدو بریم
- خدایا شروع شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- بچه ها داره حالم بد میشه بزارین خودم انتخاب کنم آرایشگاه هم قرار بریم ولم کنین
& باشه هار نشو
ادمینتون: خریداشونو کردن و رفتن آرایشگاه
هیونجین که رفت خونه ولی انایتا و ا/ت رفتن آرایشگاه
ناخناشونو کاشتن و موهاشونو رنگ کردن و رفتن خونه همه خونه جمع بودن
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
- سلام
@ سلام
همه: سلام
- چیزی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
& بیا بشین تا بفهمی
@ باز چیشده
مادرت. دخترم اروم باشیا
- مامان روزمو خراب نکن بگو میخوام برم کار دارم
پدرت. امروز شوگا با همون دختره لارا امد اینجا و گفت من لارا رو دوست دارم بعد رفت
- .خندهی عصبی.
@ ا/ت خوبی
مادرش. داره میخنده که
& این خنده از گریه بدتر
- اینم فکر کرد منم هیچ کار بلد نیستم دیگه نه
& ابجی من بهت چی گفتم اصلا به خودت فشار نیار
پدرش. من با شوگا حرف میزنم
- نه شما اصلا به خودتون فشار نیارین همین قدر که پولمونو خوردین رفتین غذا بمون دادین با امدنتون هم بیشتر غداب دادین پس بهتر هیچی نگین
مادرت. ا/ت بسه
- مامان چیو بسه ها من با شکم حامله دارم حرص میخورم بعد شما میگین بسه .گریه.
@ ا/ت بیا منو تو بریم بالا بیا
( ا/ت رو بردن اتاقش )
@ کون لق شوگا برت مهم واقعا
& ولش کن بابا
- طلاق میگیرم
& بهترین کار
@ وا ا/ت مگه میشه سر هرچیزی طلاق بگیری
- چرا نشه
& میشه خوبم میشه برو طلاقتو بگیر من کنارت هستم
@ ببند هیونجین
& چشم
شرط پارت بعد
۳۰:« لایک ❤️
۱۶.۹k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.