پدر خوانده پارت ۵

*ا.ت ویو*
خب ما برگشتیم خونه
_ ا.ت فردا اولین روز مدرست هست یونیفورمت رو گزاشتم تو اتاقت فردا هم باهات میام مدرسه
+ مرسی
_ خوب درس بخون باشه؟
+چشم
_ اگه کسی عذیتت کرد هم چیکار می کنی؟؟
+ میام بهت می گم
_ افرین کوچولو ( لپشو می کشه )
اون واقعا بابای خوبیه، مسواک زدم و گرفتم خوابیدم
* صبح *
_ ا.ت بیدار شو دیر میشه ها
+ وایی بیدار شدم
_ افرین پاشو حاضر شو
پاشدم حاضر شدم مو هامم اتو کشیدم و یه عطر زدم یه جوراب ساق بلند هم گوشیم یه ریمل و گلاس و یزره کانسیلر زدم و رفتم پایین
_ او اومدی بیا صبحونه بخور و بعدم حرکت کنیم
+ چشم
_( چقدر خشگل شده )
* صبحونه تموم شد*
_ خب کفشتو بپوش و بریم
+ چشم
( سوار ماشین شدم )
_ خب بزار یه مروری کنم با پسرا گرم نمیگیری ،هر کی اذیتت کرد بهم میگی و خوب درس می خونی
+ چشم آپا چند باری گفتی دیگه ( خنده)
_ باید یادت باشه هر کی اذیتت کرد بهم بگی من سرزنشت نمی کنم
( رسیدن)
_ بفرما مادمازل
+ مرسی آپا
( رفتن پیش مدیر )( مدیر = م.د )
م.د = جناب مین شما چرا اومدین بهم می گفتین من مدرسه رو می آوردم
فک کنم آپا خیلی معروفه
_ نیازی نیست برای دخترم هر کاری می کنم
م.د = اسمت چیه دختر جوان؟
+ هوان... چیزه مین ا.ت
م.د= چه خوب شما می تونید برید سر کلاس ...
_ برو عزیزم و قانونا رو یادت باشه خب ؟
+ چشم آپا
_ برو قشنگم
رفتم سر کلاسی که مدیر گفت و رفتم سر کلاس معلم اونجا بود . ( معلم = م.ع )
م.ع سلام دخترم تازه اومدی ؟
+ عا بله
م.ع اسمت چیه ؟
+ مین ا.ت
م.ع تو دختر جناب مین یونگی هستین؟؟
+ بله
م.ع خیلی خوشحالم که تو کلاس من درس می خونی بچه ها سلام بدین
همه= سلام
+ کجا بشینم ؟
م.ع کنار جیمین میتونی بشینی
+چشم
(علامت جیمین ×)
+سلام
× سلام بیب
+اشتباه گرفتی
× نه خیلی ام درست گرفتم
+ برو بابا
.............................................................................
کامنت بزارید بیبی های من