The world of the police and mafia
The world of the police and mafia
پارت ¹⁷
ویو رائون
جونگکوک: اره، داشتی با کی حرف میزدی
رائون: با تهی......
یهو با این حرفش چیزی اومد تو ذهنم، ا.اون نباید بفهمه من تهیونگ رو میشناسم، شک میکنه، واییی، داشتم لو میدادم، امیدوارم چیزی از دیشب یادش نباشه، سریع حرفمو عوض کردم
رائون: بااا همسایه حرف میزدم
جونگکوک:....... آها باشه، دیشب چیشد، من هیچی یادم نمیاد
نفس عمیقی ازین حرفش کشیدم، خداروشکر که یادش نمی اومد
رائون: خ.خب شما خیلی خوردین و مست شدین بعد دیگه من مجبور شدم بیارمتون خونه خودم
جونگکوک: این خونهی توعه؟
رائون: اره
جونگکوک: تنها زندگی می کنی؟
رائون: ب.بله "لکنت"
جونگکوک: آها خوبه، خب من دیگه میرم شرکت
رائون: صبر کنین براتون صبحونه بیارم
جونگکوک: نمیخواد، تو شرکت یه چیزی میخورم، فقط ماشینم اینجاست دیگه؟
رائون: اوممم، خب نه با ماشین خودم آوردمتون
جونگکوک: باشه پس، باهم با ماشین تو میریم "لبخند"
رائون: آآ ... بله
جونگکوک لباسش تنش بود، منم رفتم آماده شدم
رائون: خب بریم؟
جونگکوک: اره
(استایل رائون)
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا
_________________________________________
پارت ¹⁷
ویو رائون
جونگکوک: اره، داشتی با کی حرف میزدی
رائون: با تهی......
یهو با این حرفش چیزی اومد تو ذهنم، ا.اون نباید بفهمه من تهیونگ رو میشناسم، شک میکنه، واییی، داشتم لو میدادم، امیدوارم چیزی از دیشب یادش نباشه، سریع حرفمو عوض کردم
رائون: بااا همسایه حرف میزدم
جونگکوک:....... آها باشه، دیشب چیشد، من هیچی یادم نمیاد
نفس عمیقی ازین حرفش کشیدم، خداروشکر که یادش نمی اومد
رائون: خ.خب شما خیلی خوردین و مست شدین بعد دیگه من مجبور شدم بیارمتون خونه خودم
جونگکوک: این خونهی توعه؟
رائون: اره
جونگکوک: تنها زندگی می کنی؟
رائون: ب.بله "لکنت"
جونگکوک: آها خوبه، خب من دیگه میرم شرکت
رائون: صبر کنین براتون صبحونه بیارم
جونگکوک: نمیخواد، تو شرکت یه چیزی میخورم، فقط ماشینم اینجاست دیگه؟
رائون: اوممم، خب نه با ماشین خودم آوردمتون
جونگکوک: باشه پس، باهم با ماشین تو میریم "لبخند"
رائون: آآ ... بله
جونگکوک لباسش تنش بود، منم رفتم آماده شدم
رائون: خب بریم؟
جونگکوک: اره
(استایل رائون)
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا
_________________________________________
۶.۱k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.