سفر در زمان پارت : ششم مهمانی * بخش دوم *
مگومی: خیلی خوش اومدید ..
نیشیمیا: خیلی ببخشید مراحم شدیم
نوبارا : نه این چه حرفیه شما مزاحمی ... نه نه منظورم اینه که مراحمی
نیشیمیا: اول شما بفرما
گوجو: نه اول شما
نیشیمیا: اول شما
گوجو: اول شما
نیشیمیا : تن لشو ببر تو دیگه هی اول شما
ساتومی: هوی سلیطه چشم سفید با پدر من درست حرف بزن فکت رو میارم پایین
نیشیمیا: نه صبر کن الان حالیت میکنم * گرفتن یقه همدیگه و دعوا گرفتن *
گتو : دخترم این دعوا گرفتن رو کی یادت داده ؟
نیشیمیا: تو
گتو : من ؟
گوجو: آدم جلوی سوسک ضایع بشه ولی جلوی دخترش ضایع نشه
مگومی: جمله سنگینی بود
ساتومی : روم تاثیر گذاشت
نیشیمیا: به چپم
مگومی: بفرمایید شامممم
مگومی: نوبارا غذا رو بیار
نوبارا : * پرت کردن قاشق تو سر مگومی *
مگه داری با زنت حرف میزنی نکبت
انگل جامعه
گوجو: انگل ؟
گتو : انگل موجود بسیار مفیدی
گوجو: راستی ساتومی تو چند سالته ؟
.
.
.
.
.
.
.
ساتومی: ۱۶ سال
نیشیمیا: البته منم ۱۶ سالمه
* و ناگهان سوکونا جاشو با بدن یوجی عوض میکنه و میخواد همه رو بکشه که ناگهان اتفاق وحشتناکی رخ میده ......
نیشیمیا: خیلی ببخشید مراحم شدیم
نوبارا : نه این چه حرفیه شما مزاحمی ... نه نه منظورم اینه که مراحمی
نیشیمیا: اول شما بفرما
گوجو: نه اول شما
نیشیمیا: اول شما
گوجو: اول شما
نیشیمیا : تن لشو ببر تو دیگه هی اول شما
ساتومی: هوی سلیطه چشم سفید با پدر من درست حرف بزن فکت رو میارم پایین
نیشیمیا: نه صبر کن الان حالیت میکنم * گرفتن یقه همدیگه و دعوا گرفتن *
گتو : دخترم این دعوا گرفتن رو کی یادت داده ؟
نیشیمیا: تو
گتو : من ؟
گوجو: آدم جلوی سوسک ضایع بشه ولی جلوی دخترش ضایع نشه
مگومی: جمله سنگینی بود
ساتومی : روم تاثیر گذاشت
نیشیمیا: به چپم
مگومی: بفرمایید شامممم
مگومی: نوبارا غذا رو بیار
نوبارا : * پرت کردن قاشق تو سر مگومی *
مگه داری با زنت حرف میزنی نکبت
انگل جامعه
گوجو: انگل ؟
گتو : انگل موجود بسیار مفیدی
گوجو: راستی ساتومی تو چند سالته ؟
.
.
.
.
.
.
.
ساتومی: ۱۶ سال
نیشیمیا: البته منم ۱۶ سالمه
* و ناگهان سوکونا جاشو با بدن یوجی عوض میکنه و میخواد همه رو بکشه که ناگهان اتفاق وحشتناکی رخ میده ......
۳.۰k
۲۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.