تک پارتی تهیونگ
تک پارتی تهیونگ
وقتی دعوا کردین و با اکسش میاد
مهمونی
ات ویو*
من اتم 22 سالمه دوست دختر تهیونگم
منو تهیونگ باهم دعوای بدی کردیم
خب اخه من چه میدونستم اون ورقه شرکته
تهیونگ ویو*
میشناسینش دیگه اخه خب اون ورقه مهمی واسه ی شرکت بود
امشب کوکی یه مهمونی گرفته بود از اونجایی که با ات قهر بودم مونده بودم چیکار کنم که یهو مینهو( اکسش) پی ام داد
مونده بودم شماره منو از کجا اپرده
پی ام*
سلام تهیونگ من هنوز دوست دارم من نباید بهت خیانت میکردم تو هم با دوست دخترت قهری میای باهم بریم مهمونی جونگ کوک
*
پی ام دادم*
باشع باهم بریم
خب به کوک که امیدی نیست سرش با یاشا گرمه
( دوست دخترش )
ات ویو*
کوک یه پارتی گرفته بود تصمیم گرفتم با دوستام برم
یه لباس پوشیدم وایب دارک میداد یکمم باز بود ( عکس میزارم)
(لباسای همشونو میزارم)
پرش زمانی به مهمونی*
رفتم تو یاشا رو دیدم
یاشا: ات سلام دلم برات تنگ شده بود
ات: منم دلم تنگ شده بود
( بغل)
ات: تهیونگ...
یاشا: نه نیومده
که یه راست برگشتیم دیدیم تهیونگ بود با مینهو!
ته ویو*
ات رو دیدم لباسش خیلی باز بود
عصبی شدم که یاشا و کوکو دیدم رفتیم سلام کردیم که کوک کشیدم اونور
کوک: اینو چرا با خودت اوردی بزار دودیقه با ات قهر باشی بعد برو از این کارا کن
ته: خب من میخواستم حرس اونو درارم که اونم همین کار رو کرده لباسشو ببین
ات ویو*
اون مینهو هرزه اومد نزدیکم
مینهو: به به هرزه خانم
ات:میدونم لقب تو دوست داری ولی لازم نیس هی بگید
مینهو با حرس رفت همه داشتم میرقصیدن مینهو و تهیونگ رفتم وسط من قشنگ فشاری شدم
جیک : سلام لیدی افتخار رقص میدی؟
( یع بنده خدایی که روی ات کراشه سگی داره)
منم برای حرس دادن ته قبول کردم
رفتیم وسط معلوم بود ته فشاری شده
وقتی رقص تموم شد رفتم دستشویی که جیک اومد تو
ات: هی چیکار میکنی
جیک: هیشش دیگه مال منی
سعی کردم جیغ بزنم ولی لبشو گزاشت روی لبم
ته ویو*
دیدم ات رفت دستشویی ولی خیلی وقته بر نگشته گرفتم داخل دستشویی که دیدم جیک داره ات رو میبوسه تا میخورد زدمش ات رو بغل کردم
ته: ات ببخشید ببخشید نباید از اول تنهات میزاشتم
ات: منم ببخشید نمیدونستم برگه شرکته
و با بوسه این رابطه دوباره شروع شد
وقتی دعوا کردین و با اکسش میاد
مهمونی
ات ویو*
من اتم 22 سالمه دوست دختر تهیونگم
منو تهیونگ باهم دعوای بدی کردیم
خب اخه من چه میدونستم اون ورقه شرکته
تهیونگ ویو*
میشناسینش دیگه اخه خب اون ورقه مهمی واسه ی شرکت بود
امشب کوکی یه مهمونی گرفته بود از اونجایی که با ات قهر بودم مونده بودم چیکار کنم که یهو مینهو( اکسش) پی ام داد
مونده بودم شماره منو از کجا اپرده
پی ام*
سلام تهیونگ من هنوز دوست دارم من نباید بهت خیانت میکردم تو هم با دوست دخترت قهری میای باهم بریم مهمونی جونگ کوک
*
پی ام دادم*
باشع باهم بریم
خب به کوک که امیدی نیست سرش با یاشا گرمه
( دوست دخترش )
ات ویو*
کوک یه پارتی گرفته بود تصمیم گرفتم با دوستام برم
یه لباس پوشیدم وایب دارک میداد یکمم باز بود ( عکس میزارم)
(لباسای همشونو میزارم)
پرش زمانی به مهمونی*
رفتم تو یاشا رو دیدم
یاشا: ات سلام دلم برات تنگ شده بود
ات: منم دلم تنگ شده بود
( بغل)
ات: تهیونگ...
یاشا: نه نیومده
که یه راست برگشتیم دیدیم تهیونگ بود با مینهو!
ته ویو*
ات رو دیدم لباسش خیلی باز بود
عصبی شدم که یاشا و کوکو دیدم رفتیم سلام کردیم که کوک کشیدم اونور
کوک: اینو چرا با خودت اوردی بزار دودیقه با ات قهر باشی بعد برو از این کارا کن
ته: خب من میخواستم حرس اونو درارم که اونم همین کار رو کرده لباسشو ببین
ات ویو*
اون مینهو هرزه اومد نزدیکم
مینهو: به به هرزه خانم
ات:میدونم لقب تو دوست داری ولی لازم نیس هی بگید
مینهو با حرس رفت همه داشتم میرقصیدن مینهو و تهیونگ رفتم وسط من قشنگ فشاری شدم
جیک : سلام لیدی افتخار رقص میدی؟
( یع بنده خدایی که روی ات کراشه سگی داره)
منم برای حرس دادن ته قبول کردم
رفتیم وسط معلوم بود ته فشاری شده
وقتی رقص تموم شد رفتم دستشویی که جیک اومد تو
ات: هی چیکار میکنی
جیک: هیشش دیگه مال منی
سعی کردم جیغ بزنم ولی لبشو گزاشت روی لبم
ته ویو*
دیدم ات رفت دستشویی ولی خیلی وقته بر نگشته گرفتم داخل دستشویی که دیدم جیک داره ات رو میبوسه تا میخورد زدمش ات رو بغل کردم
ته: ات ببخشید ببخشید نباید از اول تنهات میزاشتم
ات: منم ببخشید نمیدونستم برگه شرکته
و با بوسه این رابطه دوباره شروع شد
۹.۵k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.