𝐩𝐭:𝟏𝟒𝐌𝐲 𝐀𝐧𝐠𝐢𝐥 𝐌𝐨𝐜𝐡𝐢𝐲
رفتیم تو اتاقمون و وسایلمون رو چیدیم که میسو برای ناهار صدامون کرد...
میسو:بدوییننننن غذا آمادستتتتتت
تهیونگ:آی گوشممممم خب آرومترررر
میسو:نمیشه دلم نمیخواد به تو چههه
تهیونگ دلت بخواددد
تهیونگ دویید دنبالش و میسو دویید پیش کوک
میسو:کوکککک نیگا چیکارم میکنهههه
کوک:یا هیونگ غلط کرد ببخشید
میسو:ممنونم کوک که زدی منو نابود کردی
کوک:خواهش چاگیا
بلاخره بحثشون تموم سد و نشستن سر میز و شروع کردن به خوردن
ا.ت:اوووو اونی میااا از هر انگشتت یه هنر میبارههه چه خوشمزه شدنن
میا:من درست کردم دیگه😌
ا.ت ویو:
بعد از اینکه غذا خوردیم و سفره رو جمع کردیم نشستیم توی سالن و همه سرشون تو گوشیاشون بود...حوصلم سر رفته بود..
ا.ت:آییش حوصلم به فاک رفتتت...کی میاد جرعت حقیقتت؟؟
جیمین گوشیشو خواموش کرد و دستشو با ذوق بالا گرفت
جیمین:منننن منننننن
میسو:منم میاممم
کوک:وای آره حوصلم سر رفتتت
میا:وای ا.ت مارو از بی حوصلگی نجات دادییی
تهیونگ:واییی خیلی وقته بازی نکردمممم
کوک:هیونگ فکر کنم تو نباید بازی کنی آخه خیلی سخت میگیری...اون سری مجبورم کردی برم کف پای جیمینو لیس بزنممم
جیمین:یادم نیار پدصگگگگگگ
تهیونگ:اوکی اوکی سخت نمیگیرمㅋㅋㅋ
میز وسط سالن رو هول دادیم کنار و دایره طور نشستیم و میا رفت یه بطری بیاره..
میا:خب!اومدمممم
میسو:شروع میکنیممم
بطری رو چرخوند و صبر کردیم تا وایسه...وقتی وایساد همه خندیدیم..
میسو:...
𝐋𝐢𝐤𝐞:𝟔
___________________
وای باورم نمیشههه ایندفعه شرطا رو خیلی زود رسوندیننن برگاممم🥲
میدونم جاهای حساس تمومش میکنم ولی باحالیش به همین جاشه دیگه😂
من برم زبانم رو بخونم امروز فاینال دارممم باییی.
مرسییی که لایک میکنیننن بوراههه🥺💜
میسو:بدوییننننن غذا آمادستتتتتت
تهیونگ:آی گوشممممم خب آرومترررر
میسو:نمیشه دلم نمیخواد به تو چههه
تهیونگ دلت بخواددد
تهیونگ دویید دنبالش و میسو دویید پیش کوک
میسو:کوکککک نیگا چیکارم میکنهههه
کوک:یا هیونگ غلط کرد ببخشید
میسو:ممنونم کوک که زدی منو نابود کردی
کوک:خواهش چاگیا
بلاخره بحثشون تموم سد و نشستن سر میز و شروع کردن به خوردن
ا.ت:اوووو اونی میااا از هر انگشتت یه هنر میبارههه چه خوشمزه شدنن
میا:من درست کردم دیگه😌
ا.ت ویو:
بعد از اینکه غذا خوردیم و سفره رو جمع کردیم نشستیم توی سالن و همه سرشون تو گوشیاشون بود...حوصلم سر رفته بود..
ا.ت:آییش حوصلم به فاک رفتتت...کی میاد جرعت حقیقتت؟؟
جیمین گوشیشو خواموش کرد و دستشو با ذوق بالا گرفت
جیمین:منننن منننننن
میسو:منم میاممم
کوک:وای آره حوصلم سر رفتتت
میا:وای ا.ت مارو از بی حوصلگی نجات دادییی
تهیونگ:واییی خیلی وقته بازی نکردمممم
کوک:هیونگ فکر کنم تو نباید بازی کنی آخه خیلی سخت میگیری...اون سری مجبورم کردی برم کف پای جیمینو لیس بزنممم
جیمین:یادم نیار پدصگگگگگگ
تهیونگ:اوکی اوکی سخت نمیگیرمㅋㅋㅋ
میز وسط سالن رو هول دادیم کنار و دایره طور نشستیم و میا رفت یه بطری بیاره..
میا:خب!اومدمممم
میسو:شروع میکنیممم
بطری رو چرخوند و صبر کردیم تا وایسه...وقتی وایساد همه خندیدیم..
میسو:...
𝐋𝐢𝐤𝐞:𝟔
___________________
وای باورم نمیشههه ایندفعه شرطا رو خیلی زود رسوندیننن برگاممم🥲
میدونم جاهای حساس تمومش میکنم ولی باحالیش به همین جاشه دیگه😂
من برم زبانم رو بخونم امروز فاینال دارممم باییی.
مرسییی که لایک میکنیننن بوراههه🥺💜
۲.۳k
۰۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.