p۱۹
فردا صبح
نامجون و هوپ همه رو یکی یکی بیدار کردن
کوک : خوب بریم صبحونه بخوریم ؟
اعضا : آره
بعد از صبحونه از کمپانی به نامجون زنگ میزنن میگن باید بیاین دنس تمرین کنید
ویو نامجون
خوب بلند شین بریم کمپانی
اعضا : چرا
نامجون : گفتن باید برای تمرین کردن دنس بریم
اعضا : اوکی
همه حاضر شدن ات یه لباس دخترونه خیلی کیوت پوشید و یه آرایش ملایم کرد (عکسشو میزارم)
و اومد پایین وقتی داشت از پله ها میومد جیمین بهش زل زده بود و محو نگا کردنش بود بعد که اومد پایین
تهیونگ : ات چه کیوت شدی
جیمین : آره تهیونگ راست میگه خیلی قشنگ شدی
ات : ممنون ( خجالت کشیده)
بعد همه راه افتادن
وقتی رسیدن همه رفتم سر کارشون
پرش به زمانی که کارشون تموم شد
شوگا : به نظرم نریم خونه
جیهوپ : پس کجا بریم ؟
شوگا : بریم رستوران شام بخوریم بعد بریم خونه اینطور بهتره چون هیچکی حوصله غذا درست کردن نداره
اعضا : موافقیم
همه به رستوران رفتن غذا رو سفارش دادن رو داشتن میخوردن که ات یدفعه دسشویی یش گرفت و رفت دستشویی وقتی داشت دستاشو میشست یهو یه دستی رو روی کمرش احساس کرد از تو آینه نگاه که کرد دید یه پسر جوونه تا برگشت که جیغ بزنه سریع پسره لباش رو روی لبای ات گذاشت و شروع کرد به مکیدن
بعد از چند دقیقه
جیمین : میگم ات دیر نکرده
کوک: آره به نظر منم خیلی وقته رفته دستشویی
جیمین : نکنه بلایی سرش اومده باشه
کوک: ی ینی چی ؟
جیمین سریع پاشد رفت وقتی رسید یه پسر رو دید که روی ات افتاده و داره لباش رو مثل وحشی ها میمکه
جیمین نتونست خودشو کنترل کنه و خون جلوی چشماشو گرفت و پسره رو پرت کرد اون ور و تا میخورد زدش بعدم دست ات رو گرفت و از اونجا اومدن بیرون
نامجون و هوپ همه رو یکی یکی بیدار کردن
کوک : خوب بریم صبحونه بخوریم ؟
اعضا : آره
بعد از صبحونه از کمپانی به نامجون زنگ میزنن میگن باید بیاین دنس تمرین کنید
ویو نامجون
خوب بلند شین بریم کمپانی
اعضا : چرا
نامجون : گفتن باید برای تمرین کردن دنس بریم
اعضا : اوکی
همه حاضر شدن ات یه لباس دخترونه خیلی کیوت پوشید و یه آرایش ملایم کرد (عکسشو میزارم)
و اومد پایین وقتی داشت از پله ها میومد جیمین بهش زل زده بود و محو نگا کردنش بود بعد که اومد پایین
تهیونگ : ات چه کیوت شدی
جیمین : آره تهیونگ راست میگه خیلی قشنگ شدی
ات : ممنون ( خجالت کشیده)
بعد همه راه افتادن
وقتی رسیدن همه رفتم سر کارشون
پرش به زمانی که کارشون تموم شد
شوگا : به نظرم نریم خونه
جیهوپ : پس کجا بریم ؟
شوگا : بریم رستوران شام بخوریم بعد بریم خونه اینطور بهتره چون هیچکی حوصله غذا درست کردن نداره
اعضا : موافقیم
همه به رستوران رفتن غذا رو سفارش دادن رو داشتن میخوردن که ات یدفعه دسشویی یش گرفت و رفت دستشویی وقتی داشت دستاشو میشست یهو یه دستی رو روی کمرش احساس کرد از تو آینه نگاه که کرد دید یه پسر جوونه تا برگشت که جیغ بزنه سریع پسره لباش رو روی لبای ات گذاشت و شروع کرد به مکیدن
بعد از چند دقیقه
جیمین : میگم ات دیر نکرده
کوک: آره به نظر منم خیلی وقته رفته دستشویی
جیمین : نکنه بلایی سرش اومده باشه
کوک: ی ینی چی ؟
جیمین سریع پاشد رفت وقتی رسید یه پسر رو دید که روی ات افتاده و داره لباش رو مثل وحشی ها میمکه
جیمین نتونست خودشو کنترل کنه و خون جلوی چشماشو گرفت و پسره رو پرت کرد اون ور و تا میخورد زدش بعدم دست ات رو گرفت و از اونجا اومدن بیرون
۱۷.۵k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.