P3 در خوابگاه بی تی اس چ میگذرد
پارت 3
در خوابگاه بی تی اس چ میگذرد؟.....
------------------------
بورام: شارژر من کووووووو؟(عربده)
جی هوپ در حالی ک روی مبل دراز کشیده بود و کانال ها تلویزیون رو زیر و رو میکرد...
هوپ: باز شروع شد...نباید یروز ما توی این دیوونه خونه ارامش داشته باشیم؟
بورام: هوسوک دهنتو ببند ...جاش بیا کمکم...گوشی داره شارژش تموم میشه و هنوز نیم ساعت از سریالم موندهههههههه
یونگی: برای چی باز داری اون سریالو ادامه میدی؟کراشت خو قسمت پیش مرد....
بورام ک دوباره یاد مرگ کراشش افتاد اعصابش باز تخمی شد
بورام: تو یکی دیگه درتو بزار ک اگ زر نزده بودی هنوز داشت نفس میکشید...فین فین
یون: ب منچه ک نویسنده اش گاو بود...
بورام در حال جیغ زدن:اخه چرا باید میمرد؟نویسنده اش گاو بود ک اینو نوشته ..تو چرا گاوی ک هی یاد اوری میکنی؟(مودم وقتی کراشم میمیره)
جی هوپ: یونگی مجبوری هی یادش بیاری؟
یونگی در حال خنده ی شیطانی: اذیت کردنش خیلی کیف میده...
همون لحظه ک بورام برای شیرجه ی مرگ حاضر میشد دید ک یونتان داره با شارژرش بازی میکنه و تیکه تیکه اش میکنه...برای همین دوباره شروع ب جیغ زدن کرد...طوری ک عطسه های تهیونگ در برابر جیغ های اون مثل ی لیوان اب در کنار رودخونه بود
بورام: یونتان پدر صگگگگگگگگ....
تهیونگ ک داشت یونتانو تشویق میکرد ..
ته; یا چیکار من داری؟بزار بچه بازی کنه انرژیش تخلیه شه دیگه...
بورام ک ب شدت حرص خورده بود با صورت قرمز ب سمت تهیونگ برگشت و لحظه ی ک دوباره داشت خودشو برای شیرجه ی مرگ اماده میکرد جین خیلی ریلکس گوششو گرفت و روی مبل نشوندش...
ی لیوان دمنوش گل گاوزبون گذاشت توی دستش و اروم موهاشو ب هم ریخت
جین: احتمالا باز هورمون هات ب هم ریخته...اینو بخور یکم اعصابت اروم شه
بورام ک درحال پرتاب اشعه ی لیزری با چشماش ب سمت تهیونگ و یونتان بود فنجون رو ب سمت لبش برد...ولی هنوز ی ثانیه نشده بود ک تفش کرد روی یونتان
بورام:(بازم در حال جیغ زدن)جییین...اینکه مزه ی چص گاو میدهههه
جونگکوک در حالی ک داشت ب بازی یونتان و شارژر مفقود شده ی بورام یمخندید...
کوک; مگه خوردی؟
بورام; وقتی ادم با هفت تا گاو زندگی کنه و روزا ب جاش اکسیژن همش باد معده ی اونا رو تنفس کنه میتونه مزش رو هم تشخیص بدع...
جیمین; ابرومون رفت...
نمیدونم چرا این فیک درست پپیش نمیره...همش فک میکنم افتضاح نوشتم
در خوابگاه بی تی اس چ میگذرد؟.....
------------------------
بورام: شارژر من کووووووو؟(عربده)
جی هوپ در حالی ک روی مبل دراز کشیده بود و کانال ها تلویزیون رو زیر و رو میکرد...
هوپ: باز شروع شد...نباید یروز ما توی این دیوونه خونه ارامش داشته باشیم؟
بورام: هوسوک دهنتو ببند ...جاش بیا کمکم...گوشی داره شارژش تموم میشه و هنوز نیم ساعت از سریالم موندهههههههه
یونگی: برای چی باز داری اون سریالو ادامه میدی؟کراشت خو قسمت پیش مرد....
بورام ک دوباره یاد مرگ کراشش افتاد اعصابش باز تخمی شد
بورام: تو یکی دیگه درتو بزار ک اگ زر نزده بودی هنوز داشت نفس میکشید...فین فین
یون: ب منچه ک نویسنده اش گاو بود...
بورام در حال جیغ زدن:اخه چرا باید میمرد؟نویسنده اش گاو بود ک اینو نوشته ..تو چرا گاوی ک هی یاد اوری میکنی؟(مودم وقتی کراشم میمیره)
جی هوپ: یونگی مجبوری هی یادش بیاری؟
یونگی در حال خنده ی شیطانی: اذیت کردنش خیلی کیف میده...
همون لحظه ک بورام برای شیرجه ی مرگ حاضر میشد دید ک یونتان داره با شارژرش بازی میکنه و تیکه تیکه اش میکنه...برای همین دوباره شروع ب جیغ زدن کرد...طوری ک عطسه های تهیونگ در برابر جیغ های اون مثل ی لیوان اب در کنار رودخونه بود
بورام: یونتان پدر صگگگگگگگگ....
تهیونگ ک داشت یونتانو تشویق میکرد ..
ته; یا چیکار من داری؟بزار بچه بازی کنه انرژیش تخلیه شه دیگه...
بورام ک ب شدت حرص خورده بود با صورت قرمز ب سمت تهیونگ برگشت و لحظه ی ک دوباره داشت خودشو برای شیرجه ی مرگ اماده میکرد جین خیلی ریلکس گوششو گرفت و روی مبل نشوندش...
ی لیوان دمنوش گل گاوزبون گذاشت توی دستش و اروم موهاشو ب هم ریخت
جین: احتمالا باز هورمون هات ب هم ریخته...اینو بخور یکم اعصابت اروم شه
بورام ک درحال پرتاب اشعه ی لیزری با چشماش ب سمت تهیونگ و یونتان بود فنجون رو ب سمت لبش برد...ولی هنوز ی ثانیه نشده بود ک تفش کرد روی یونتان
بورام:(بازم در حال جیغ زدن)جییین...اینکه مزه ی چص گاو میدهههه
جونگکوک در حالی ک داشت ب بازی یونتان و شارژر مفقود شده ی بورام یمخندید...
کوک; مگه خوردی؟
بورام; وقتی ادم با هفت تا گاو زندگی کنه و روزا ب جاش اکسیژن همش باد معده ی اونا رو تنفس کنه میتونه مزش رو هم تشخیص بدع...
جیمین; ابرومون رفت...
نمیدونم چرا این فیک درست پپیش نمیره...همش فک میکنم افتضاح نوشتم
۱۸.۳k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.