استاد¹¹
دستشو گذاشت پشت کمرم
_اینو میخوام
+منم میخوام ولی نیوفتی
_بگیرم که نیوفتم
دستامو ول کردم
دوتا دستاشو گذاشت پشتم
+خانم گل ، در خونه رو چطور باز کنم
_بده من
کلیدو گرفتم و باز کردم
+خب دیگه تمومه
_چی؟
+محدودیت
_وایسا وایسا
+دیره
در خونرو باپاش بست
رفت سمت اتاق منو گذاشت رو تخت و روم خیمه زد
+خوب دیگه چی میگفتی ؟
_غلط خوردم
+دیره
لبامو بوسید
+پشو لباساتو عوض کن
_همین؟
+من کاری نمیکنم که اذیت شی پرنسمم
_نود و نه
+فهمیدم میزان جنتلمن بودنه
_از کجا فهمیدی
+خواهر گلت
_دهن لق
لباسامونو عوض کردیم
+من خوابم میاد
_منم
رو تخت خوابید کنارش نشستم
_عطر جدید گرفتی؟
+نه چطور؟
_وایسا
سرمو بردم سمت گردنش و گازش گرفتم جوری که کبود شه
+آخ این چه کاری بود
_تلافی
+وقتی واست قرینه اش کردم میفهمی
_باشه بکن
دستاشو باز کرد و رفتم تو بغلش
گردنمو بوسید
+شبت بخیر
_شب جمعه اس
+خب؟
_شبی که اتفاق هایی میوفته
+آی آی چقدر تو منحرفی چکار کنم با تو ؟
_شب خوش
پشتمو کردم
از پشت بغلم کرد و دستشو انداخت رو کمرم
+baby I want you
_نه نه خیلی داری تند میری
تلاش کردم که ازش جدا شم ولی محکم گرفته بودم
+شبت بخیر نازنینم
_دفعه دومیه که داری اینکارو میکنی
+تلافی اون دوباری که بهم گفتی پیرمرد
_داری میترسونیم با این کار
+باشه دیگه بهت دست نمیزنم موقع خواب نازنینم ،شبت آروم
_ناراحت...
+نچ خوابم میاد
پشتشو کرد به من و داشت میخوابید که به سمت خودم کشوندم و روی شکمش نشستم
+چکا...
لباشو بوسیدم
دستاشو رو کمرم گذاشت و ازم جدا شد
+برای امشب بسه
_میخوام ادامش بدم
+زوده خیلی زوده
_ولی من میخوام
+بهش میرسی ولی نه الان
به سمتش خم شدم و تو گردنش نفس کشیدم
_خب پس؟
+لعنت بهش، گفتم از خود بیخودم میکنی؟
_پس انجامش بده
چون سرم تو گردنش بود متوجه ضربان قلبش شدم که به شدت رفت بالا
+یک دقیقه وقت داری از روم بلند شی و شب به خیر بگذره
_منو نترسون تو نمیتونی کنترل رو به دست بگیری
+بهت گفتم من اونجوری که فکر میکنی نیستم یخم تو شب باز میشه و الان وقت داری که اون یهو از آتیش دور کنی
_اون آتیش چیه؟
+تو
_پس بیا ادامش بدیم که داری کاری میکنی بخوام که انجامش بدم
+نمیخوام هنوز برات زوده
_چون ازت کوچکترم اینو میگی؟
+نه چون بعدش مجبوری با من ازدواج کنی و خیلی زود
_اولن که از ازدواج با تو اصلا نمیترسم و شده میگم فردا بریم برای عروسی
+نمیخوام خیلی زود از جوانی ات بگذری برای من
_دومم اول آخرش که با تو انجامش میدم
+خودت خواستی
منو چرخوند و روی من افتاد و...
(جهت خواستن این پارت به شماره کارتم یه میلیارد واریز کنید😂 نه بابا شوخی میکنم بعدا جدا میزارم چون ویس میزنه پاک میکنههههه)
_اینو میخوام
+منم میخوام ولی نیوفتی
_بگیرم که نیوفتم
دستامو ول کردم
دوتا دستاشو گذاشت پشتم
+خانم گل ، در خونه رو چطور باز کنم
_بده من
کلیدو گرفتم و باز کردم
+خب دیگه تمومه
_چی؟
+محدودیت
_وایسا وایسا
+دیره
در خونرو باپاش بست
رفت سمت اتاق منو گذاشت رو تخت و روم خیمه زد
+خوب دیگه چی میگفتی ؟
_غلط خوردم
+دیره
لبامو بوسید
+پشو لباساتو عوض کن
_همین؟
+من کاری نمیکنم که اذیت شی پرنسمم
_نود و نه
+فهمیدم میزان جنتلمن بودنه
_از کجا فهمیدی
+خواهر گلت
_دهن لق
لباسامونو عوض کردیم
+من خوابم میاد
_منم
رو تخت خوابید کنارش نشستم
_عطر جدید گرفتی؟
+نه چطور؟
_وایسا
سرمو بردم سمت گردنش و گازش گرفتم جوری که کبود شه
+آخ این چه کاری بود
_تلافی
+وقتی واست قرینه اش کردم میفهمی
_باشه بکن
دستاشو باز کرد و رفتم تو بغلش
گردنمو بوسید
+شبت بخیر
_شب جمعه اس
+خب؟
_شبی که اتفاق هایی میوفته
+آی آی چقدر تو منحرفی چکار کنم با تو ؟
_شب خوش
پشتمو کردم
از پشت بغلم کرد و دستشو انداخت رو کمرم
+baby I want you
_نه نه خیلی داری تند میری
تلاش کردم که ازش جدا شم ولی محکم گرفته بودم
+شبت بخیر نازنینم
_دفعه دومیه که داری اینکارو میکنی
+تلافی اون دوباری که بهم گفتی پیرمرد
_داری میترسونیم با این کار
+باشه دیگه بهت دست نمیزنم موقع خواب نازنینم ،شبت آروم
_ناراحت...
+نچ خوابم میاد
پشتشو کرد به من و داشت میخوابید که به سمت خودم کشوندم و روی شکمش نشستم
+چکا...
لباشو بوسیدم
دستاشو رو کمرم گذاشت و ازم جدا شد
+برای امشب بسه
_میخوام ادامش بدم
+زوده خیلی زوده
_ولی من میخوام
+بهش میرسی ولی نه الان
به سمتش خم شدم و تو گردنش نفس کشیدم
_خب پس؟
+لعنت بهش، گفتم از خود بیخودم میکنی؟
_پس انجامش بده
چون سرم تو گردنش بود متوجه ضربان قلبش شدم که به شدت رفت بالا
+یک دقیقه وقت داری از روم بلند شی و شب به خیر بگذره
_منو نترسون تو نمیتونی کنترل رو به دست بگیری
+بهت گفتم من اونجوری که فکر میکنی نیستم یخم تو شب باز میشه و الان وقت داری که اون یهو از آتیش دور کنی
_اون آتیش چیه؟
+تو
_پس بیا ادامش بدیم که داری کاری میکنی بخوام که انجامش بدم
+نمیخوام هنوز برات زوده
_چون ازت کوچکترم اینو میگی؟
+نه چون بعدش مجبوری با من ازدواج کنی و خیلی زود
_اولن که از ازدواج با تو اصلا نمیترسم و شده میگم فردا بریم برای عروسی
+نمیخوام خیلی زود از جوانی ات بگذری برای من
_دومم اول آخرش که با تو انجامش میدم
+خودت خواستی
منو چرخوند و روی من افتاد و...
(جهت خواستن این پارت به شماره کارتم یه میلیارد واریز کنید😂 نه بابا شوخی میکنم بعدا جدا میزارم چون ویس میزنه پاک میکنههههه)
۶۷۸
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.