my childhood freind p20

=مانا و جین هیه رفتن خونه هس می و در زدنند=
سه می:سلاااممممممم خرهااااا
جین هیه:سلام صاحب مزرعه
مانا:سلااام...چرا نمیای یونجه مارو بدی؟
سه می:انقد عر عر نکن‌....حالا یونجتو میارم
مانا:چشم
جین هیه:خوب ...ببین تو اولین کاری که باید زرای قرارت با شوگا زکنی اینه که خر بازی در نیاری....جدی باشی....مث سه دختر واقعی....شل مغز نباشی
سه می:گرفتم
مانا:خو...اها...ببین عین گاو غذا نخور....مث ادم غذا بخور
سه می:باش...مث جین هیه غذا نمیخورم...قول میدم
جین هیه:پدرسگگگگ را به گله برد
مانا:وحالا لباسات...یه لباس مجلسی شیک...
جین هیه:اره...بزا‌...اها...این خوبه...اینو بپوش.
سه می:اها...باش
مانا:و...ارایش....ارایشش؟
جین هیه:اب تو دلت تکون نخوره بیا بشین اینجا...
سه می:ام...باش
=و بعد از ۳ ساعت=
سه می:وای ..من باید برمممم....و...وای‌...کت اون عجوزه الدنگ رو مانا بده
مانا:باش بگیر
=سه می رفت=
تهوون:اوم...سلام موش کوچولو...که از دست من فرار میکنی؟اوهوم
سه می:ام‌....ببین..وای...خوب چیکار کنم ببخشیم؟
تهوون:من ازت مسخوام یه کار خیلی کوچیک واسم انجام. بدی
سه می:چ...چی؟
تهوون:‌‌‌‌.......








کرمم؟‌‌‌‌.....دوباره فعال شد















کرمم:یکم دیگه بیا پایین









کرمم:یه کوچولو دیگه.










کرمم:تقریبا رسیدی













تهوون:باید دوس دخترم شی
سه می:وایسا‌...چیچیت شمم؟
تهوون:گوشلت جرم داره ایا؟
سه می:دوس دخترتتت
تهوون:فردا همین ساعت همیجا ازت جواب میخوام....
سه می:جااان
=تهوون رفت=
سه می:دوس دختر...؟