تک پارتی از جین«زندگی»
*از زبان ا/ت*
تو خونه نشسته بودم و منتظر بودم که جین بیاد
خیلی هیجان داشتم برای اینکه این خبرو بهش بدم، مطمئنم اونم مثل من خیلی خوشحال میشه
دو ساعت گذشت..... ساعت۷ عصر بود
یهو صدای باز شدن در اومد
خدمتکار: خانم، آقا تشریف آوردند
ا/ت: واقعاا؟ ممنون
یهو دیدم جین اومد داخل، با ذوق رفتم سمتش اونم با لبخند ازم استقبال کرد
جین: خوشگل من، چیشده اینقدر خوشحالی قشنگم؟
ا/ت: خب بیا این جعبه رو باز کن
جین: باشه
جعبه رو باز کرد و روشو کنار زد.... با صورت متعجب گفت
جین: این.... چیه؟!؟
ا/ت: یه ذره دقت کن جین!!!
جین: امکان نداره این یه... بیبی چکه؟!؟
با اشکایی که سرازیر شدن گفتم
ا/ت: اوهوم....من دو ماهمه
یهو بغلم کرد و تو کل خونه منو تاب داد و رفت تو اتاق و گذاشتم رو تختمون....
جین: ممنونم، ممنونم ازت... هق... ا/ت!!!
ا/ت: جین... اسمش چی باشه!؟!
جین: بزار جنسیتش معلوم بشه دختر!!!!
ا/ت: جین!! این بچه زندگیمون رو شادتر میکنه مگه نه؟!
جین: معلومه، اون بچه ی توعه، مثل تو شاد و شیرینه و زندگیمون رو شادتر و شیرین تر میکنه
ا/ت: حق با توعه! جین.... ممنون
جین: برای چی قشنگم؟!
ا/ت: تو با اومدنت به زندگیم زندگیمو زیبا تر کردی
حالا هم این بچه زندگیمو شیرین تر کرده، ما یه خانواده ی شادیم نه؟!؟
بغلم کرد و سرمو بوسید، در حینی که تو بغلش بودم گفت
جین: اره! ما یه خانواده ی شادیم، چون تو عاملشی!!!
The end✨
تو خونه نشسته بودم و منتظر بودم که جین بیاد
خیلی هیجان داشتم برای اینکه این خبرو بهش بدم، مطمئنم اونم مثل من خیلی خوشحال میشه
دو ساعت گذشت..... ساعت۷ عصر بود
یهو صدای باز شدن در اومد
خدمتکار: خانم، آقا تشریف آوردند
ا/ت: واقعاا؟ ممنون
یهو دیدم جین اومد داخل، با ذوق رفتم سمتش اونم با لبخند ازم استقبال کرد
جین: خوشگل من، چیشده اینقدر خوشحالی قشنگم؟
ا/ت: خب بیا این جعبه رو باز کن
جین: باشه
جعبه رو باز کرد و روشو کنار زد.... با صورت متعجب گفت
جین: این.... چیه؟!؟
ا/ت: یه ذره دقت کن جین!!!
جین: امکان نداره این یه... بیبی چکه؟!؟
با اشکایی که سرازیر شدن گفتم
ا/ت: اوهوم....من دو ماهمه
یهو بغلم کرد و تو کل خونه منو تاب داد و رفت تو اتاق و گذاشتم رو تختمون....
جین: ممنونم، ممنونم ازت... هق... ا/ت!!!
ا/ت: جین... اسمش چی باشه!؟!
جین: بزار جنسیتش معلوم بشه دختر!!!!
ا/ت: جین!! این بچه زندگیمون رو شادتر میکنه مگه نه؟!
جین: معلومه، اون بچه ی توعه، مثل تو شاد و شیرینه و زندگیمون رو شادتر و شیرین تر میکنه
ا/ت: حق با توعه! جین.... ممنون
جین: برای چی قشنگم؟!
ا/ت: تو با اومدنت به زندگیم زندگیمو زیبا تر کردی
حالا هم این بچه زندگیمو شیرین تر کرده، ما یه خانواده ی شادیم نه؟!؟
بغلم کرد و سرمو بوسید، در حینی که تو بغلش بودم گفت
جین: اره! ما یه خانواده ی شادیم، چون تو عاملشی!!!
The end✨
۲۱.۸k
۰۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.