(۱۲ سال پیش)پارت ۴۸
(۱۲ سال پیش)پارت ۴۸
ا.ت:خیلی سخته؟
کوک:اوم درواقع غذاب اوره
با خودم گفتم ا.ت چرا این کارو با کوک کردی چرا اصن باهاش دوست شدی چرا
کوک:هرکار میکنم هیچی یادم نمیاد حتی کوچیک ترین وسیله ای که تو بچگی داشته باشم هم کمکی به حافظم نمیکنه
ا.ت:فردا بعد مصاحبه یه آدرس بهت میدم که اونجا مامانبزرگم همراه با دوستاش کار میکنه کارشون تعبیر خوابه برو اونجا اگه من باهات بیام ممکنه یکی ببینه اونق دردسر میشه
کوک:آها باشه ممنون
ا.ت:خواهش
کوک:ممنون که تماسم و جواب دادی
ا.ت:خواهش میکنم
کوک:شب خوش
ا.ت:همچنین
تلفن و قط کردم و رفتم تو فکر
ا.ت:یعنی اینهمه سال عذاب میکشیده؟باید بهش کمک کنم
ولی اگه کمک میکردم ممکن بود بهش آسیب برسونم
ا.ت:ذهنی که از همه ی خاطره ها پاک شده به یاد آوردنش سخته باید کنارش باشم و بهش کمک کنم اینجوری منم عذاب وجدان نمیگیرم ولی آیا خاطره ای با من داره؟یا من اصلا توزندگیش بودم؟اگرم باشم نمیخوام به یاد بیاره میخوام اون لحظه های شیرین و خاطره های بچگیشو به یاد بیاره
بعد کلی فیکر کردن بیخیال فیلم شدم و برای خواب آماده شدم دیگه واقعا خوابم گرفته بود
ا.ت:آخ چقد خواب خوبه
با صدای زنگگوشی پا شدم و اتاقم و مرتب کردم و رفتم صبحانه آماده کردم بعد رفتم دستشویی تا قهوه سرد شه بعد خوردن صبحانه یه دستی به خونه کشیدم و مرتبش کردم بعد تصمیم گرفتم غروب برم بیرون و هوایی تازه کنم
ا.ت:غروب هوا خوب میشه کیف میده برای گردش
بعد چند دقیقه یه شماره ناشناس بهم زنگ زد
؟:الو سلام
ا.ت:الو بله بفرمایین
؟:طبق چیزی که دیدیم شما آخرین کسی هستید که آقای جئون جونگ کوک با شما تماس گرفتن
ا.ت:بله.....چیزی شده؟؟
؟:....ایشون شب قبل ساعت ۲ونیم صب دست به خودکشی زدن شما میدونید ایشون چرا اینکارو کردن؟؟
ا.ت:....
به حرفاش مو به تنم سیخ شد زبونم بند اومده بود دستام عرق کرده یود نمی تونستم حرف بزنم یا کاری کنم لرزه گرفتم و یه بغض سنگین راه تنفسم و گرفت!!!
؟:الو؟
ا.ت:ا....ا...الو
؟:دوباره میپرسم آیا شما اطلاعی داشتید؟
بعد چند دقیقه از اون آقا آدرس ادارشونو گرفتم و رفتم پیشش تا توضیح بدم چیشد
ا.ت:شب قبل ایشون بهم زنگ زدن و گفتن که مستن منم ازشون پرسیدم چرا ایشون گفتن از یه کابوس که وقتی ۱۵ سالشون بود شروع شد رنج میبرن
؟:شما با ایشون چه نسبتی دارید؟
موندم چی بگم!
ا.ت:فقط یه دوست
؟:خیلی خب ممنون در صورتی که سوالی ازتون داشتیم بهتون زنگ میزنیم
________________________________________
ادمین:بنظرتون کوک میمیره یا زنده میمونه؟
ا.ت:خیلی سخته؟
کوک:اوم درواقع غذاب اوره
با خودم گفتم ا.ت چرا این کارو با کوک کردی چرا اصن باهاش دوست شدی چرا
کوک:هرکار میکنم هیچی یادم نمیاد حتی کوچیک ترین وسیله ای که تو بچگی داشته باشم هم کمکی به حافظم نمیکنه
ا.ت:فردا بعد مصاحبه یه آدرس بهت میدم که اونجا مامانبزرگم همراه با دوستاش کار میکنه کارشون تعبیر خوابه برو اونجا اگه من باهات بیام ممکنه یکی ببینه اونق دردسر میشه
کوک:آها باشه ممنون
ا.ت:خواهش
کوک:ممنون که تماسم و جواب دادی
ا.ت:خواهش میکنم
کوک:شب خوش
ا.ت:همچنین
تلفن و قط کردم و رفتم تو فکر
ا.ت:یعنی اینهمه سال عذاب میکشیده؟باید بهش کمک کنم
ولی اگه کمک میکردم ممکن بود بهش آسیب برسونم
ا.ت:ذهنی که از همه ی خاطره ها پاک شده به یاد آوردنش سخته باید کنارش باشم و بهش کمک کنم اینجوری منم عذاب وجدان نمیگیرم ولی آیا خاطره ای با من داره؟یا من اصلا توزندگیش بودم؟اگرم باشم نمیخوام به یاد بیاره میخوام اون لحظه های شیرین و خاطره های بچگیشو به یاد بیاره
بعد کلی فیکر کردن بیخیال فیلم شدم و برای خواب آماده شدم دیگه واقعا خوابم گرفته بود
ا.ت:آخ چقد خواب خوبه
با صدای زنگگوشی پا شدم و اتاقم و مرتب کردم و رفتم صبحانه آماده کردم بعد رفتم دستشویی تا قهوه سرد شه بعد خوردن صبحانه یه دستی به خونه کشیدم و مرتبش کردم بعد تصمیم گرفتم غروب برم بیرون و هوایی تازه کنم
ا.ت:غروب هوا خوب میشه کیف میده برای گردش
بعد چند دقیقه یه شماره ناشناس بهم زنگ زد
؟:الو سلام
ا.ت:الو بله بفرمایین
؟:طبق چیزی که دیدیم شما آخرین کسی هستید که آقای جئون جونگ کوک با شما تماس گرفتن
ا.ت:بله.....چیزی شده؟؟
؟:....ایشون شب قبل ساعت ۲ونیم صب دست به خودکشی زدن شما میدونید ایشون چرا اینکارو کردن؟؟
ا.ت:....
به حرفاش مو به تنم سیخ شد زبونم بند اومده بود دستام عرق کرده یود نمی تونستم حرف بزنم یا کاری کنم لرزه گرفتم و یه بغض سنگین راه تنفسم و گرفت!!!
؟:الو؟
ا.ت:ا....ا...الو
؟:دوباره میپرسم آیا شما اطلاعی داشتید؟
بعد چند دقیقه از اون آقا آدرس ادارشونو گرفتم و رفتم پیشش تا توضیح بدم چیشد
ا.ت:شب قبل ایشون بهم زنگ زدن و گفتن که مستن منم ازشون پرسیدم چرا ایشون گفتن از یه کابوس که وقتی ۱۵ سالشون بود شروع شد رنج میبرن
؟:شما با ایشون چه نسبتی دارید؟
موندم چی بگم!
ا.ت:فقط یه دوست
؟:خیلی خب ممنون در صورتی که سوالی ازتون داشتیم بهتون زنگ میزنیم
________________________________________
ادمین:بنظرتون کوک میمیره یا زنده میمونه؟
۲.۳k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.