اولین دیدار پارت ۳
هرماینی تشکر کرد و اومد و نشست
با هم پنجتایی حرف زدن و کلی باهم رفیق شدن
هم اکنون در کوپه پسرا...
پسرا با هم آشنا میشن ولی جونگ کوک اول از همه اومد توی کوپه تهیونگ دومین نفری بود که اومده بود بعد جیمین و بعدش هم هیونگ لاین اومدن
اما آخر تر از همه سوک جین اومد
اونا هم با هم کنار اومدن اما کوک چون خجالتی بود زیاد حرف نمیزد
کوک : میگم بچه ها بنظرتون کی اینجا باهوشتره؟
سوکجین : یه کلمه از مادر عروس یاع یاع یاع
کوک : تو واقعا میخندی یا شیشه پاک میکنی؟
بقیه : راس میگه
جین : یاع خب منم یاع حق خنده دارم دیگه
کوک : آه ولش کن بابا
-خب بابا حالا آقا بهش بر خورد
-هیچم اینطوری نیست
چند دقیقه بعد دعوا جدی میشه
جین : من هزار مرتبه از تو بهترم بچه
کوک : نخیرم
جین اومد و سرش داد زد به قدری بلند که کوک بیچاره سرجاش میخکوب شد کوک چهره اش طوری درهم رفت که میخواس گریه کنه
نامجون : جین حالا سرش داد نزن
ولی جین نشنید
بعدش کوک بی صدا اشک می ریخت اعضا اومدن دلداریش بعدا جین از کوک معذرت خواست اونم قبول کرد
♡♡♡
چند دقیقه بعد
ویو جیسو
همه خوابشون گرفته بود
ولی هرماینی بیدار بود
به دخترا گفت : دخترا پاشین رسیدیم
جیسو : بزار حالا یکم بخوابم
جنی : که بلند نمیشی؟
جیسو هم گفت که الان رو من آب میریزه برای همون سریع پاشد
همه آماده شدن تا از قطار بیان بیرون
دخترا داشتن رد میشدن که یهو جنی میخوره به تهیونگ تهیونگ هم که اعصابش خورد بود بخاطر سروصدای جینکوک یهو جیغ زد : مگه کوری؟ نمیبینی داریم رد میشیم؟
جونگ کوک هم توی افکارش قرغ بود یهو با داد و بیدادای تهیونگ از آسمون افتاد توی زمین
جونگ کوک و اعضا سریع میرن سمتشون
اعضا : تهیونگ آروم باش
جنی هم آروم میگه : ببخشید من جلومو ندیدم
تهیونگ: بایدم متأسف باشی ! (جیغ و داد)
هرماینی و جیسو جنیو باهم میگیرن هرماینی یهو دست جنی میکشه
به تهیونگ یه نگاه چپ میکنه و بلند میگه : دیگه نبینم با دوست من اینجوری کنیا! دیگه نبینما
اعضای بلک پینک هم نگاه چپ میکنن
جونگ کوک : ما واقعا متاسفیم نمیدونیم چرا اینجوری شد
نامجون : آره واقعا ما رو ببخشید
جنی که میبخشه و اعضا هم میگن اشکالی نداره هرماینی هم بخشید
...
با هم پنجتایی حرف زدن و کلی باهم رفیق شدن
هم اکنون در کوپه پسرا...
پسرا با هم آشنا میشن ولی جونگ کوک اول از همه اومد توی کوپه تهیونگ دومین نفری بود که اومده بود بعد جیمین و بعدش هم هیونگ لاین اومدن
اما آخر تر از همه سوک جین اومد
اونا هم با هم کنار اومدن اما کوک چون خجالتی بود زیاد حرف نمیزد
کوک : میگم بچه ها بنظرتون کی اینجا باهوشتره؟
سوکجین : یه کلمه از مادر عروس یاع یاع یاع
کوک : تو واقعا میخندی یا شیشه پاک میکنی؟
بقیه : راس میگه
جین : یاع خب منم یاع حق خنده دارم دیگه
کوک : آه ولش کن بابا
-خب بابا حالا آقا بهش بر خورد
-هیچم اینطوری نیست
چند دقیقه بعد دعوا جدی میشه
جین : من هزار مرتبه از تو بهترم بچه
کوک : نخیرم
جین اومد و سرش داد زد به قدری بلند که کوک بیچاره سرجاش میخکوب شد کوک چهره اش طوری درهم رفت که میخواس گریه کنه
نامجون : جین حالا سرش داد نزن
ولی جین نشنید
بعدش کوک بی صدا اشک می ریخت اعضا اومدن دلداریش بعدا جین از کوک معذرت خواست اونم قبول کرد
♡♡♡
چند دقیقه بعد
ویو جیسو
همه خوابشون گرفته بود
ولی هرماینی بیدار بود
به دخترا گفت : دخترا پاشین رسیدیم
جیسو : بزار حالا یکم بخوابم
جنی : که بلند نمیشی؟
جیسو هم گفت که الان رو من آب میریزه برای همون سریع پاشد
همه آماده شدن تا از قطار بیان بیرون
دخترا داشتن رد میشدن که یهو جنی میخوره به تهیونگ تهیونگ هم که اعصابش خورد بود بخاطر سروصدای جینکوک یهو جیغ زد : مگه کوری؟ نمیبینی داریم رد میشیم؟
جونگ کوک هم توی افکارش قرغ بود یهو با داد و بیدادای تهیونگ از آسمون افتاد توی زمین
جونگ کوک و اعضا سریع میرن سمتشون
اعضا : تهیونگ آروم باش
جنی هم آروم میگه : ببخشید من جلومو ندیدم
تهیونگ: بایدم متأسف باشی ! (جیغ و داد)
هرماینی و جیسو جنیو باهم میگیرن هرماینی یهو دست جنی میکشه
به تهیونگ یه نگاه چپ میکنه و بلند میگه : دیگه نبینم با دوست من اینجوری کنیا! دیگه نبینما
اعضای بلک پینک هم نگاه چپ میکنن
جونگ کوک : ما واقعا متاسفیم نمیدونیم چرا اینجوری شد
نامجون : آره واقعا ما رو ببخشید
جنی که میبخشه و اعضا هم میگن اشکالی نداره هرماینی هم بخشید
...
۲.۱k
۰۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.