قمار پارت 5

رسید به دم عمارت
اعضا با تعجب نگاه کرد سریع اومدن پیش جیهوپ منم نفس نفس میزدم
نامجون : قرار بود اینطوری ازمون محافظت کنی
ا. ت: گفتم من به شما آسیب نمیزنم نگفتم بقیه نمیزنن بعدش برو یقه پی دی نیم بگیر نه من
اعضا: ..........
ا. ت: توهم مراقبه خودت باش پیراهن صورتی
رفتم تو اتاقم
ویو جیهوپ:
دوباره قرمز شدم
اعضا غش کردن از خنده
پرش زمانی به یه ماه بعد
جیهوپ: اه خسته شدم نمیریم بیرون
ا. ت: بزار یه 1ساعت دیگه میریم
نامجون:ما نمیایم
ا. ت: چرا؟
جونگ کوک: میخوایم استراحت کنیم
ا. ت: باشه
ا. ت کارشو رسید
جیهوپ: بریم
ا. ت: اینا میگن نمیایان که
جیهوپ: اما من حوصلم سررفته
ا. ت: باشه لباس به پوش تا بریم
جیهوپ: اوکی
ویو ا. ت:
لباس پوشیدم. ...... اسلاید دو
سوار ماشین شدیم رفتیم طرف شهر
مارو پیاده کرد رفتیم شهر بازی تا شب
ا. ت: بیا هات داگ بخور
جیهوپ: نه چاق میش.....
ا. ت: بگیر بخور یه گوله خالی میکنم تو مغز پی دی نیم
جیهوپ: باشه باشه
رفتم تا یه نوشابه بگیرم
ویو جیهوپ:
یه پسره گل فروش نزدیکم شد
ازش یه شاخه گل رز خریدم
ا. ت اومد طرفم
رو صندلی نشسته بودم پاشدم
ا. ت: بیا نوشابه
جیهوپ: مرسی
نوشابه رو خوردم
جاشو انداختم داخل سطل آشغال
جیهوپ: ا. ت میخوام یه چیزی بهت بگم دیگه نمی تونم تحمل کنم که نگم
ا. ت: بگو
جیهوپ: میشه سانشاینم شی
قیافه ا. ت رفت توهم
ا. ت: یعنی چی
جیهوپ: یعنی دوستت دارم
ا. ت: آخه من دوستت ندارم..
.سرمو پایین آوردم
ا. ت چونموگرفتم آورد بالا لبمو بوسید
ا. ت: من عاشقتم
از ذوق اشک تو چشام جمع شد
ایندفعه خودم بوسیدمش
پرش زمانی به خونه
رسیدیم به عمارت
اعضا داشتن تلوزیون میدیدن
اعضا : سلام
ا. ت و جیهوپ: سلام
ا. ت: معرفی میکنم دوست پسرم
جونگ کوک: بلخره بهش گفتی
نامجون:خداروشکر 🥲
جین : صلوات محمدی پسند بفرستید
ا. ت: از کجا یاد گرفتی 😶
جین: از آرمی های ایرانی 😎
رفتم اعضا رفتن تو اتاقشون
ا. ت: میخوای پیشم بخوابی
جیهوپ: اگه مشکلی نداری
ا. ت: نه بابا بیا
رفتم پیشش روتخت دراز کشیدم بغلش کردم
خوابیدیم
ویو ا. ت:
صبح زودتر پاشدم جیهوپ و اعضا بیدار کردم گفتم برن دیگه تو کمپانی کار کنن و بدهیه پی دی نیم نصف کردم
جیهوپ : تو خیلی مهربونی
ا. ت: نظر لطفته ، باز شب بیا پیشم
اعضا رفتن به همراه جیهوپ
پرش زمانی به یک ماه بعد منو جیهوپ امروز اومدیم ویلام تو کوه داشتیم جای میخوردیم تا اینکه در به زنگ اومد رفتم در باز کردم
همسایه بغلیمون یه خانمه پیرو همسرش زندگی میکنن
ا. ت: سلام خانمه کیم
خ. ک: سلام دخترم خوبی کیک درست کردم گفتم حالا که اینجایی باهم بخوریم
ا. ت: مرسی 🎀
نشستیم واسه خانمه کیم چایی
خانم کیم که یکسره داشت از من تعریف میکرد بعد رفت
جیهوپ: چقدر آدمه با محبتیه
ا. ت: آره خیلی