پارت31
اونم گفت که. دوست نداره توی مدرسه پشتش حرف باشه واز این حرفا. نمی دونم چرا اینو گفت. و لی فکر می کنم. اونم منو دوست داره
بغضمو خوردم و گفتم. آها. و بعد مشتی آب به صورتم زدم که نگین رفت. بیرون و من
اشکم بین قطر های آب چکید.
با پشت دست پاکش کردمو و با خودم گفتم. همچیز. درست می شه. امیدوارم
خواستم برم بیرون که. حرف های نگین شنیدم که میگفت. من به نیکا گفتم. حسابی داغون شد. بچه ها.
بچه ها سوت کشیدن. صورتمو. پاک کردم و رفتم بیرون که گفتن. میای بریم. بازی.
گفتم. من. کار دارم فعلا
رفتم. توی کلاس و سرمو بین. دستام گرفتم
محمد
حال آشفته. نیکا منو نگران خودش می کرد ولی. اون شب. من دیدمش ولی حالا
چرا نیکا. این طوری شد
اگه همش سوع تفاهم باشه چی
زهنم درگیر بود که زنگ خونه زد شد
و به سمت حیاط رفتم که. نگاهم به نیکا خورد تنها بود
همه ی همکلاسی هایش باهم بودن. سرش پایین بود.
دلم برای. عشق بازی های یواشکیمون تنگ شدبود. ولی .....
بغضمو خوردم و گفتم. آها. و بعد مشتی آب به صورتم زدم که نگین رفت. بیرون و من
اشکم بین قطر های آب چکید.
با پشت دست پاکش کردمو و با خودم گفتم. همچیز. درست می شه. امیدوارم
خواستم برم بیرون که. حرف های نگین شنیدم که میگفت. من به نیکا گفتم. حسابی داغون شد. بچه ها.
بچه ها سوت کشیدن. صورتمو. پاک کردم و رفتم بیرون که گفتن. میای بریم. بازی.
گفتم. من. کار دارم فعلا
رفتم. توی کلاس و سرمو بین. دستام گرفتم
محمد
حال آشفته. نیکا منو نگران خودش می کرد ولی. اون شب. من دیدمش ولی حالا
چرا نیکا. این طوری شد
اگه همش سوع تفاهم باشه چی
زهنم درگیر بود که زنگ خونه زد شد
و به سمت حیاط رفتم که. نگاهم به نیکا خورد تنها بود
همه ی همکلاسی هایش باهم بودن. سرش پایین بود.
دلم برای. عشق بازی های یواشکیمون تنگ شدبود. ولی .....
۶.۵k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.