پست یه کار اموز که چند روز قبل از تهیونگی رفته بوده و اون
پست یه کار اموز که چند روز قبل از تهیونگی رفته بوده و اونو دیده
— در بازگشت از تیراندازی روز چهارشنبه، V رو دیدم که با مربیای هنگ 27 در حال دویدن بود.
من به سختی اونو شناختم چون اون کنار رهبر گروه (دستیار مربی تمرین) بود. از اونجایی که به اونها یونیفورم رزمی داده نمی شد، همه اونها هنوز لباس های ورزشی زمستانی خودشونو پوشیده بودن.
صورت اون خیلی کوچیک، قدش بلند و خیلی خوشگل بود.
این بزرگترین دستاورد من تو زندگیم بود.
اونها از تمرینات آزمایشگاهی شیمی می ترسن، اما غلظت گاز کمه، پس هیچ درد جدی وجود نداره مگر اینکه برونش ها آسیب جدی ببینند یا نفس عمیق بکشین. ته ماسکم هم یه ترک کوچولو داشتم که گازش نشت کرد ولی خوب بودم به جز کمی درد چشم و بینی.
با این حال، از اونجایی که خوابگاه نظامی در یک جزیره دورافتاده قرار داره، به نظر من این ناامید کننده اس که میانگین فاصله تا محل آموزش 3 ساعت رفت و برگشته.
— در بازگشت از تیراندازی روز چهارشنبه، V رو دیدم که با مربیای هنگ 27 در حال دویدن بود.
من به سختی اونو شناختم چون اون کنار رهبر گروه (دستیار مربی تمرین) بود. از اونجایی که به اونها یونیفورم رزمی داده نمی شد، همه اونها هنوز لباس های ورزشی زمستانی خودشونو پوشیده بودن.
صورت اون خیلی کوچیک، قدش بلند و خیلی خوشگل بود.
این بزرگترین دستاورد من تو زندگیم بود.
اونها از تمرینات آزمایشگاهی شیمی می ترسن، اما غلظت گاز کمه، پس هیچ درد جدی وجود نداره مگر اینکه برونش ها آسیب جدی ببینند یا نفس عمیق بکشین. ته ماسکم هم یه ترک کوچولو داشتم که گازش نشت کرد ولی خوب بودم به جز کمی درد چشم و بینی.
با این حال، از اونجایی که خوابگاه نظامی در یک جزیره دورافتاده قرار داره، به نظر من این ناامید کننده اس که میانگین فاصله تا محل آموزش 3 ساعت رفت و برگشته.
۶.۳k
۲۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.