درخاستی کوک وقتی پریودی و خیلی بت میرسه ... پارت ۱
با صدای الارم گوشیم از خواب بیدار شدم .. به بغل دستم نگا کردم اما کوک نبود .. حتما رفته شرکت .. یهو لای پام احساس خیسی کردم .. وای نه .. امروز چندمههه ؟
از رو تخت بلند شدم که با روتختی خونی مواجه شدم .. سریع رفتم wc و کارای لازمو کردم .. اومدم بیرون و روتختی و انداختم تو لباسشویی و یکی جدید انداختم رو تخت .. اخخخ دلم .. رفتم یکم فیلم ببینم که شاید دلم یکم خوب شد ..
چن ساعت بعد *2:00 بدازظهر
صدای زنگ در اومد .. بزور پاشدم و درو برا کوک باز کردم اما دلم تیر کشید که بغض کردم
+سلام کوک *بغض اما سعی داره نشونش نده
-های پرنسس .. *دستشو دور کمرت حلقه میکنه و میخاد ببوستت که تو خدت جم میشی
+ایییی *اشکاش میریزه
-ا.تتت .. چیشدی یهو .. ببینمت ؟ *نگران
+دلممم اییی *گریه
ویو کوک
وای نه .. امرو ۲۱ می .. چطور یادم نبود .. براید بغلش کردم و بردمش رو تخت ..
از رو تخت بلند شدم که با روتختی خونی مواجه شدم .. سریع رفتم wc و کارای لازمو کردم .. اومدم بیرون و روتختی و انداختم تو لباسشویی و یکی جدید انداختم رو تخت .. اخخخ دلم .. رفتم یکم فیلم ببینم که شاید دلم یکم خوب شد ..
چن ساعت بعد *2:00 بدازظهر
صدای زنگ در اومد .. بزور پاشدم و درو برا کوک باز کردم اما دلم تیر کشید که بغض کردم
+سلام کوک *بغض اما سعی داره نشونش نده
-های پرنسس .. *دستشو دور کمرت حلقه میکنه و میخاد ببوستت که تو خدت جم میشی
+ایییی *اشکاش میریزه
-ا.تتت .. چیشدی یهو .. ببینمت ؟ *نگران
+دلممم اییی *گریه
ویو کوک
وای نه .. امرو ۲۱ می .. چطور یادم نبود .. براید بغلش کردم و بردمش رو تخت ..
۱۰.۴k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.