عشق و شکست پارت 13
ا/ت با چیزی که می بینه تعجب میکنه اون چجوری اومده بود تو؟!
تهیونگ:چیه تعجب کردی؟ فکردی نمی تونم بیام تو؟!
ا/ت:ت تو چرا اومددی؟
تهیوگ:اونش مهم نیستذنظرت چیه یکم شیطونی کنیم؟!
ا/ت: نه تروخدااا جونگوک جونگوک یکی بیاد کمک(داد)
تهیونگ:چان هیون حالا برو ماشین منو جابجا کن و بعدش برو مرخصی یه روزه
چان هیون:چشم
ا/ت:چان هیون عوضی تو به جونگوک خیانت کردی
*چان هیون میره
تهیونگ:بیا شروع کنیم.
ا/ت: نه تروخدااا کمکککککک (داد)
تهیونگ ا/ت رو میندازه رو تخت و شروع می کنه کیس مارک گذاشتن و لباسشو پاره می کنه و بدون هیچ مقدمه دیگه ای وارد ا/ت می کنه و تند تند ضربه می زنه و ...
ویو جونگوک
کارم تو دفتر تموم شد پس رفتم به سمت عمارت که قضیه مین سو رو براش توضیح بدم و می خواستم امروز بهش بگم که دوسش دارم رفتم به سمت اتاق ولی هیچکسی توش نبود فکر داره قایم موشک بازی می کنه رفتم بقیه اتاق ها رو گشتم یهو صدای آه و ناله یکی رو شنیدم نزدیک اتاق شدم.
ا/ت:تروخدا نکن تهیونگ آروم ترررر کمککککک
تهیونگ:غیر ناله چیزی نشنوم.
جونگوک سریع درو وا می کنه و با دیدن تهیونگ میره سمتش و کتکش می زنه آنقدر می زنتش که همجاش خونی بوده.
تهیونگ:دیدی باختی من ا/ت رو ازت گرفتم.
جونگوک عصبی میشه محکمتر می زنه.
تهیونگ برای دفاع از خودش گلدون رو ور میداره و...
ادامه دارد...
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
میگم می دونم زوده ولی برای فیک بعدی که در مورد ازدواج اجباریهه
کی باشه شخصیت اصلیش ؟!
تهیونگ:چیه تعجب کردی؟ فکردی نمی تونم بیام تو؟!
ا/ت:ت تو چرا اومددی؟
تهیوگ:اونش مهم نیستذنظرت چیه یکم شیطونی کنیم؟!
ا/ت: نه تروخدااا جونگوک جونگوک یکی بیاد کمک(داد)
تهیونگ:چان هیون حالا برو ماشین منو جابجا کن و بعدش برو مرخصی یه روزه
چان هیون:چشم
ا/ت:چان هیون عوضی تو به جونگوک خیانت کردی
*چان هیون میره
تهیونگ:بیا شروع کنیم.
ا/ت: نه تروخدااا کمکککککک (داد)
تهیونگ ا/ت رو میندازه رو تخت و شروع می کنه کیس مارک گذاشتن و لباسشو پاره می کنه و بدون هیچ مقدمه دیگه ای وارد ا/ت می کنه و تند تند ضربه می زنه و ...
ویو جونگوک
کارم تو دفتر تموم شد پس رفتم به سمت عمارت که قضیه مین سو رو براش توضیح بدم و می خواستم امروز بهش بگم که دوسش دارم رفتم به سمت اتاق ولی هیچکسی توش نبود فکر داره قایم موشک بازی می کنه رفتم بقیه اتاق ها رو گشتم یهو صدای آه و ناله یکی رو شنیدم نزدیک اتاق شدم.
ا/ت:تروخدا نکن تهیونگ آروم ترررر کمککککک
تهیونگ:غیر ناله چیزی نشنوم.
جونگوک سریع درو وا می کنه و با دیدن تهیونگ میره سمتش و کتکش می زنه آنقدر می زنتش که همجاش خونی بوده.
تهیونگ:دیدی باختی من ا/ت رو ازت گرفتم.
جونگوک عصبی میشه محکمتر می زنه.
تهیونگ برای دفاع از خودش گلدون رو ور میداره و...
ادامه دارد...
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
میگم می دونم زوده ولی برای فیک بعدی که در مورد ازدواج اجباریهه
کی باشه شخصیت اصلیش ؟!
۲۹.۰k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.