کوک ویو
کوک ویو
یه حس بدی دارم
میترسم
ات ویو
میفهمی چیکارت کنم
ات: خب
اگه من ببرم تو کاری دیگه به کارم
نداری اگه تو ببری من خودمو میکشم
کوک: با حرف اخرش مثلی یه سطل اب ریختن روم
کوک: باش
ات: دیگع هیج دلیلی واسه زنده موندن ندارم پس اوک
خودمو به خری زدم و باختم
کوک: مجبور نیستی ات
ات: مجبورم مممم (داد)
کوک(بچه ری د)
هرجور حرفش نصفه مونده ات به قلبه خودش شلیک کرد
کوک: حداقل میذاشتی حرفم تموم بشه لعنتی
شیبالللللللل
اخه چرا
سریع زنگ زدم یونگی
مکالمه بین یونگی و کوکـ
کوک: اتتتتت نفس بکش لعنتی
یونگی: چیشدع بگو
کوک: میگم فقط برو بیمارستان *****
یه حس بدی دارم
میترسم
ات ویو
میفهمی چیکارت کنم
ات: خب
اگه من ببرم تو کاری دیگه به کارم
نداری اگه تو ببری من خودمو میکشم
کوک: با حرف اخرش مثلی یه سطل اب ریختن روم
کوک: باش
ات: دیگع هیج دلیلی واسه زنده موندن ندارم پس اوک
خودمو به خری زدم و باختم
کوک: مجبور نیستی ات
ات: مجبورم مممم (داد)
کوک(بچه ری د)
هرجور حرفش نصفه مونده ات به قلبه خودش شلیک کرد
کوک: حداقل میذاشتی حرفم تموم بشه لعنتی
شیبالللللللل
اخه چرا
سریع زنگ زدم یونگی
مکالمه بین یونگی و کوکـ
کوک: اتتتتت نفس بکش لعنتی
یونگی: چیشدع بگو
کوک: میگم فقط برو بیمارستان *****
۵.۹k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.