دنیای خوناشام part ²
ویو ا/ت:
بلاخره تونستم جراحی رو تموم کنم و موفق امیز بود
رفتم برای خودم نشستم توی اتاق کار و یه نفس عمیق کشیدم
گوشیم زنگ خورد مادرم بود
جواب دادم
~ مامان ا/ت & ~
& الو سلام دخترم
ا/ت. سلام مامان خوبی؟
& مرسی عزیزم چطور بود؟
ا/ت. خوب بود
& تموم شد؟
ا/ت. اره مامان
& مراقب باش شب خونه عمت دعوتیم
ا/ت. حله
قطع کردم ک یه فکری به ذهنم رسید
تصمیم گرفتم ک هفته بعد با بچه ها بریم به اردو
تصمیم گرفتم به میا زنگ بزنم
بهش گفتم ک گفت فردا نخ پس فردا اماده باشیم تا بریم به جنگل ک در نظر داره
.
.
ویو نامی:
برای خودم داشتم توی جنگل گشت میزدم ک یهو یه [🔪] وسط راه دیدم ور داشتمش
گذاشتمش تو کلبه رفتم نشستم
باهاش ور میرفتم ک دستمو بریدم
[🩸] خوردم
رفتم دستمو شستم از دوباره نشستم
.
.
ویو ا/ت:
میا گفت ک فردا میاد پیشم
گفتم بیاد تا باهم بریم یکم با جیا صحبت کنیم داشتم برای خودم توی گوشیم میگشتم ک...
.
.
.
.
.
.
━━━━━━♡🩸♡━━━━━━
خماری🙂
ببخشید کم شد کار دارم 🥲🩸
شرط: 20 لایک 5 کامنت
بلاخره تونستم جراحی رو تموم کنم و موفق امیز بود
رفتم برای خودم نشستم توی اتاق کار و یه نفس عمیق کشیدم
گوشیم زنگ خورد مادرم بود
جواب دادم
~ مامان ا/ت & ~
& الو سلام دخترم
ا/ت. سلام مامان خوبی؟
& مرسی عزیزم چطور بود؟
ا/ت. خوب بود
& تموم شد؟
ا/ت. اره مامان
& مراقب باش شب خونه عمت دعوتیم
ا/ت. حله
قطع کردم ک یه فکری به ذهنم رسید
تصمیم گرفتم ک هفته بعد با بچه ها بریم به اردو
تصمیم گرفتم به میا زنگ بزنم
بهش گفتم ک گفت فردا نخ پس فردا اماده باشیم تا بریم به جنگل ک در نظر داره
.
.
ویو نامی:
برای خودم داشتم توی جنگل گشت میزدم ک یهو یه [🔪] وسط راه دیدم ور داشتمش
گذاشتمش تو کلبه رفتم نشستم
باهاش ور میرفتم ک دستمو بریدم
[🩸] خوردم
رفتم دستمو شستم از دوباره نشستم
.
.
ویو ا/ت:
میا گفت ک فردا میاد پیشم
گفتم بیاد تا باهم بریم یکم با جیا صحبت کنیم داشتم برای خودم توی گوشیم میگشتم ک...
.
.
.
.
.
.
━━━━━━♡🩸♡━━━━━━
خماری🙂
ببخشید کم شد کار دارم 🥲🩸
شرط: 20 لایک 5 کامنت
۳۱.۸k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.