پارت16🌈✨still with me
پارت 16
پرش زمانی به شب *
نیا: دلم درد می کرد از ظهر تاحالا که تهیونگ باهام اینکارو انجام داد رفتم توی یکی از اتاقا درو قفل کردم و بیرون نیومدم دلم درد میکنه هیچی نخوردم کلیم گریه کردم
باز تهیونگ برای بار هزارم اومد پشت در
تهیونگ: نیا ببخشید من...... من متاسفام واقعا نمیخواستم اینجوری.....
نیا: برووو(با گریه شدید)
تهیونگ: نیا هیچی نخوردی خب بدتر دلت درد میگیره تو اولین بارته نیاز به رسیدگی داری
نیا: گفتم برو(گریه)
تهیونگ: لااقل قفل درو باز کن لطفا نیا گوش میکنی؟
نیا: ب....باشه به خاطر دل درد شدید نتونستم بلند شم و همینجوری که دلمو گرفته بودم رو زمین خزیدم به سمت در قفل درو با سختی باز کردم و خودمو ول کردم رو زمین به امید اینکه تهیونگ نجاتم بده
تهیونگ ویو:
تهیونگ: نیااا چیکار کردی با خودت زیر پاش و گردنشو گرفتم و گذاشتمش رو تخت رفتم یه لباس گرم و یه قرص زد حاملگی و مسکن برای اروم شدن دردش اوردم و لباس رو خودم تنش کردم و قرصا هم بهش دادم نشستم رو تخت و نیا رو خوابوندم رو پام و موهاشو نوازش میکردم
نیا:چ... چرا اونکارو ک....کردی
ته:ب....بخشید نیا من زیاده روی کردم و....واقعا متاسفام بابت این کار ولی توام نباید کل روزو میومدی توی این اتاق که دلت انقد درد بگیره و حالت انقد بد شه مگه میخواستی خود کشی کنی که اینکارو کردی به هر حال من متاسفام نیا واقعا متاسفم
ن... نیا صدامو میشنوی؟
سرمو پایین بردم دیدم عینه فرشته ها روی پام خوابش برده حق هم داره کل روزو.... هوفف تغصیر منه
ادامه دارد....
ببخشید این پارت کمه دستم به خاطر والیبال تمام ماهیچه هاش گرفته خیلی درد میکنه😢😭
پرش زمانی به شب *
نیا: دلم درد می کرد از ظهر تاحالا که تهیونگ باهام اینکارو انجام داد رفتم توی یکی از اتاقا درو قفل کردم و بیرون نیومدم دلم درد میکنه هیچی نخوردم کلیم گریه کردم
باز تهیونگ برای بار هزارم اومد پشت در
تهیونگ: نیا ببخشید من...... من متاسفام واقعا نمیخواستم اینجوری.....
نیا: برووو(با گریه شدید)
تهیونگ: نیا هیچی نخوردی خب بدتر دلت درد میگیره تو اولین بارته نیاز به رسیدگی داری
نیا: گفتم برو(گریه)
تهیونگ: لااقل قفل درو باز کن لطفا نیا گوش میکنی؟
نیا: ب....باشه به خاطر دل درد شدید نتونستم بلند شم و همینجوری که دلمو گرفته بودم رو زمین خزیدم به سمت در قفل درو با سختی باز کردم و خودمو ول کردم رو زمین به امید اینکه تهیونگ نجاتم بده
تهیونگ ویو:
تهیونگ: نیااا چیکار کردی با خودت زیر پاش و گردنشو گرفتم و گذاشتمش رو تخت رفتم یه لباس گرم و یه قرص زد حاملگی و مسکن برای اروم شدن دردش اوردم و لباس رو خودم تنش کردم و قرصا هم بهش دادم نشستم رو تخت و نیا رو خوابوندم رو پام و موهاشو نوازش میکردم
نیا:چ... چرا اونکارو ک....کردی
ته:ب....بخشید نیا من زیاده روی کردم و....واقعا متاسفام بابت این کار ولی توام نباید کل روزو میومدی توی این اتاق که دلت انقد درد بگیره و حالت انقد بد شه مگه میخواستی خود کشی کنی که اینکارو کردی به هر حال من متاسفام نیا واقعا متاسفم
ن... نیا صدامو میشنوی؟
سرمو پایین بردم دیدم عینه فرشته ها روی پام خوابش برده حق هم داره کل روزو.... هوفف تغصیر منه
ادامه دارد....
ببخشید این پارت کمه دستم به خاطر والیبال تمام ماهیچه هاش گرفته خیلی درد میکنه😢😭
۳۵.۹k
۲۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.