چند ساعت بعد
چند ساعت بعد
از خواب بیدار شدم دیدم لونا هنوز خوابه هنوز زود بود نمیدونم چرا خوابم نمیبره منی که شیش خوابیدم الان که هفته بیدار شدم این چرا بیدار نمی شه دختر خر همین جوری داشتم با خودم کلنجار میرفتم که یه فکری به سرم زد رفتم پایین داخل آشپز یه پارچ برداشتم پرز آب کردم بعد هرچی یخ داخل فیریزر بود رو بر داشتم ریختم داخل پارچ چند دقیقه بایه قاشق هم زدم تا آب کامل سرد بشه برای اطمینان یکم از آب خوردم که تا توی سرم یخ زد رفتم بالا و با لبخد شیطانی در اتاق رو باز کردم لونا هنوز خواب بود رفتم بالا سرش تمام پارچ رو خالی کردم روش سری سیخ شد به رو به روش نگاه میکرد بعد از
اینکه به خودش امد برگشت سمت
من
با جیغ گفت :لیناااااامیکشمت
پاشد و شروع کرد به دویدن دنبالم و فهشم میداد
__:دختره گاو خر من فقط دعا کن نگیرمت شترمرغ نمیگی من سکته می کنم
همینطوری داشت یه سر حرف می زد که یهو ساکت شد برگشتم سمتش که :)
که سلام خماری 🤣
واسه تاخیر معذرت میخوام 😞🗿
از خواب بیدار شدم دیدم لونا هنوز خوابه هنوز زود بود نمیدونم چرا خوابم نمیبره منی که شیش خوابیدم الان که هفته بیدار شدم این چرا بیدار نمی شه دختر خر همین جوری داشتم با خودم کلنجار میرفتم که یه فکری به سرم زد رفتم پایین داخل آشپز یه پارچ برداشتم پرز آب کردم بعد هرچی یخ داخل فیریزر بود رو بر داشتم ریختم داخل پارچ چند دقیقه بایه قاشق هم زدم تا آب کامل سرد بشه برای اطمینان یکم از آب خوردم که تا توی سرم یخ زد رفتم بالا و با لبخد شیطانی در اتاق رو باز کردم لونا هنوز خواب بود رفتم بالا سرش تمام پارچ رو خالی کردم روش سری سیخ شد به رو به روش نگاه میکرد بعد از
اینکه به خودش امد برگشت سمت
من
با جیغ گفت :لیناااااامیکشمت
پاشد و شروع کرد به دویدن دنبالم و فهشم میداد
__:دختره گاو خر من فقط دعا کن نگیرمت شترمرغ نمیگی من سکته می کنم
همینطوری داشت یه سر حرف می زد که یهو ساکت شد برگشتم سمتش که :)
که سلام خماری 🤣
واسه تاخیر معذرت میخوام 😞🗿
۲.۱k
۲۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.