سایه سیاه (F2) pt³²

جیمین ؛ خدایا ازت خواهش میکنم حالش خوب شه ازت خواهش میکنم تو برادرمو بهم برگردوندی لطفا اونو ازم نگیر لطفا
م.جیمین: پسرم توروخدا اروم باش
جیمین : نمیتونم اگه اتفاقی براش بیوفته چی ؟ نباید با خودم میبردمش اشتباه کردم
پ.جیمین : بس کن جیمین ، اروم باش ، اون دختر قویه میتونه از پسش بر بیاد حالش خوب میشه
جیمین : امیدوارم
راوی : بعد از ۶ ساعت دکتر از اتاق عمل بیرون اومد و جیمین هم با سرعت رفت پیشش
جیمین : دکتر سانگ چیشد ؟ حالش خوبه ؟
دکتر: خوشبختانه خطر رفع شده ولی باید خیلی مراقب باشه و استراحت کنه چون گلوله بعد از اصابت باعث خونریزی شدید شده متاسفانه 3 تا از اندام های اصلی درگیر شدن عملش واقعا خیلی سخت بود میتونیم امیدوار باشیم که حالش بهتر بشه باید خیلی خوب مراقبش باشید حرکت کردن براش ممنوعه باید مطلقا استراحت کنه
جیمین : میتونم ببینمش ؟
دکتر : اره ولی بیهوشه فعلا به بخش منتقل شده
جیمین ممنونم اقای دکتر
دکتر : خواهش میکنم اقای پارک بلا به دور باشه
جیمین ؛ رفتم پیش دایانا نشستم کنارش دستشو گرفتم اشکام بی اختیار میریختن
جیمین : اگه اتفاقی برات میوفتاد من چی کار میکردم؟ میدونی توی این چند ساعت چی کشیدم مردمو زنده شدم
موهاشو از توی صورتش کنار زدم پیشونیشو بوسیدم اشکامو پاک کردم رفتم بیرون که یهو گوشیم زنگ خورد دیدم جیهوپه
جیمین : جیهوپ
جیهوپ : خوبی جیمین ؟ دایانا چطوره؟
جیمین : خوبه از اتاق عمل اوردنش بیرون الان بیهوشه
جیهوپ : میدونم الان با دکتر صحبت کردم بهم گفت حالش خوب میشه نگران نباش
جیمین: اگه تو نبودی چیکار‌ میکردم ها ؟ ازت ممنونم
جیهوپ : این چه حرفیه ، کار نکردم
جیهوپ : تو راهم حدودا 2 ساعت دیگه میرسم
جیمین : کجا؟ کجا میرسی؟

لایکککککک.....