ادامه ی تکپارتی
ادامه ی تکپارتی
وقتی نمیتونستی بچه دار شی...
جیهوپ
وقتی گفتن تصادف گوشی از دستم افتاد،یعنی چی ات من تصادف کرده بود؟
سریع ماشینو برداشتم رفتم سمت بیمارستان نمیتونستم عشقم رو تو اون حال ببینم تحملش برام سخته روی تخت بیمارستان باشه
رسیدم بیمارستان سریع وارد شدم آدرس اتاق رو از منشی گرفتم
میخاستم وارد شدم که دکتر از اتاق اومد بیرون
دکتر.شما باید همسرشون باشید درسته
جیهوپ.بله
دکتر.یه خبر خوب براتون دارم و یه خبر بد،خبر خوب اینکه همسرتون سالم هستن اما یکی از استخون های پاهاشون شکسته که استراحت کنن خوب میشن و خبر بد اینکه..همسرتون باردار بودن اما به خاطر تصادف بچه رو از دست دادین
جیهوپ.چییی؟امکان نداره همسر من که نمیتونست باردار شه
دکتر.اما آزمایشاتشون که اینو نمیگن،ببخشید من باید برم
از دکتر تشکر کردمو وارد اتاق ات شدم،روی تخت نشسته بودو صورتش اونور بود مثل اینکه متوجه ورود من نشد
جیهوپ.ا ات
ات به سمت من چرخید،بدون اینکه حرفی بزنه یه قطره اشک از چشماش چکید،رفتم سمتشو بغلش کردم
جیهوپ.هیشش عشقم همچی تموم شد گریه نکن
ات.جیهوپ بچم،به خاطر نادونی من بچم مرد(گریه)
جیهوپ.اشکال نداره عزیزم یکی دیگه میسازیم دوست ندارم اشکاتو ببینم پس دیگه گریه نکن خب
ات.اهوم،خوشحالم که تورو دارم جیهوپ
جیهوپ.منم همینطور فقط قول بده دیگه ترکم نکنی
ات.باشه
جیهوپ.البته بگم به خاطر رفتنت یه تنبیه کوچولو برات در نظر گرفتم
ات.یااا..
پایان
وقتی نمیتونستی بچه دار شی...
جیهوپ
وقتی گفتن تصادف گوشی از دستم افتاد،یعنی چی ات من تصادف کرده بود؟
سریع ماشینو برداشتم رفتم سمت بیمارستان نمیتونستم عشقم رو تو اون حال ببینم تحملش برام سخته روی تخت بیمارستان باشه
رسیدم بیمارستان سریع وارد شدم آدرس اتاق رو از منشی گرفتم
میخاستم وارد شدم که دکتر از اتاق اومد بیرون
دکتر.شما باید همسرشون باشید درسته
جیهوپ.بله
دکتر.یه خبر خوب براتون دارم و یه خبر بد،خبر خوب اینکه همسرتون سالم هستن اما یکی از استخون های پاهاشون شکسته که استراحت کنن خوب میشن و خبر بد اینکه..همسرتون باردار بودن اما به خاطر تصادف بچه رو از دست دادین
جیهوپ.چییی؟امکان نداره همسر من که نمیتونست باردار شه
دکتر.اما آزمایشاتشون که اینو نمیگن،ببخشید من باید برم
از دکتر تشکر کردمو وارد اتاق ات شدم،روی تخت نشسته بودو صورتش اونور بود مثل اینکه متوجه ورود من نشد
جیهوپ.ا ات
ات به سمت من چرخید،بدون اینکه حرفی بزنه یه قطره اشک از چشماش چکید،رفتم سمتشو بغلش کردم
جیهوپ.هیشش عشقم همچی تموم شد گریه نکن
ات.جیهوپ بچم،به خاطر نادونی من بچم مرد(گریه)
جیهوپ.اشکال نداره عزیزم یکی دیگه میسازیم دوست ندارم اشکاتو ببینم پس دیگه گریه نکن خب
ات.اهوم،خوشحالم که تورو دارم جیهوپ
جیهوپ.منم همینطور فقط قول بده دیگه ترکم نکنی
ات.باشه
جیهوپ.البته بگم به خاطر رفتنت یه تنبیه کوچولو برات در نظر گرفتم
ات.یااا..
پایان
۱۳.۴k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.