تک پارتی هوسوک🙂🍥

هوپی+ات-
+دوباره امشب دیر کردم
+تقریبا ساعت3شب بود اصولا باید ات خاب میبود ولی با چشای تیله ایش به من زل زد
+بغض رو تو چشاش میدیدم
-هوبا، میخام یچیزی بهت بگم
-من... سرطان دارم
-همین امروز فعمیدم
-درمان نداره
-من تا سه روز دیگه از پیشت میرم 🙂
-قول بده فراموشم نکنی
+با حرفایی که میزد دنیا رو سرم خراب شد
+تو شک بودم
+ا.ت ایی من، خیلی بد دروغ میگی
-ات زد یر گریه
-هوپیییی، هق.... من راست میگم..... معذرت میخام پیشت نبودم
+پاشو میریم بیمارستان ببینم چی شده با گریه
-بیا بریم... هق
کل ماشین دوتایی گریه میکردیم
وقتی رسیدیم
دکتر مارو دید بهمون خندید، از من پرسید
&پیش کدوم دکتر خری رفته بودی
-دکتر.....(یچی خودتون بزارین)
&دکتر...  اشتباه تشخیص دادن، شما سرطان ندارین 🙂
شما باردارین، تبریک میگم 🫂
-+سریع به هم نگاه کردیم، پریدیم تو بغل هم
-باورم نمیشه یه فرشته کوچولو تو زندگیمون میاد
+وای خدایا یه امید جدید داریم
🙃🫂