my boyfriend is girl
Part.8
ویو هانا
هنوز یکم مست بودم .
بعد از چند دقیقه لینو اومد و جلوم زانو زد و از توی پلاستیک چسب زخمی رو بیرون آورد.
لینو : وقتی روی زمین نشسته بودی پاهات زخمی شدن،بزار برات چسبشون بزنم.
هانا : اوه ممنونم تو خیلی مهربونی.
لینو : واقعا؟
کمتر کسی پیش میاد اینو بگه
هانا : تو خیلی مهربونی خیلی خیلی مثله یه فرشته مثله مرد رویاهام.
لینو : مرد رویاهات؟(باخنده)
هانا : ....
ویو لینو
بعد از اینکه جوابی ازش نشنیدم سرم رو بالابردم و دیدم با گونه های سرخش داره نگام میکنه.
لینو : تو مستی؟
هانا : مست؟ معلومه که نه
لینو : نه تو مستی، خیلی هم مستی کاملا معلومه ، بهتره ببرمت خونهتون تا استراحت کنی.
لینو دست هانا رو گرفت و اونو به سمت موتورش برد و سوار شدن
هانا : کجا میریم؟
لینو : خونتون.
هانا : نمیتونم برم خونه؟
لینو : پس کجا میخوای بری؟
هانا : نمیدونم،شاید خونه تو؟
لینو : خونه ی من ؟
هانا : اوهوم .
لینو : خب،باشه.
لینو شروع به حرکت کرد و هانا دستش رو دور کمرش حلقه کرد و سرش رو روی شونههاش گذاشت.
هانا : میشه اینجوری بمونم؟
میترسم بیوفتم
لینو : بباشه
باد سرد به صورت هانا میخورد که باعث میشد کمی مستیش بپره ولی هنوزم مست بود.
پرش زمانی به ده دقیقه بعد
ویو هانا
هنوز یکم مست بودم .
بعد از چند دقیقه لینو اومد و جلوم زانو زد و از توی پلاستیک چسب زخمی رو بیرون آورد.
لینو : وقتی روی زمین نشسته بودی پاهات زخمی شدن،بزار برات چسبشون بزنم.
هانا : اوه ممنونم تو خیلی مهربونی.
لینو : واقعا؟
کمتر کسی پیش میاد اینو بگه
هانا : تو خیلی مهربونی خیلی خیلی مثله یه فرشته مثله مرد رویاهام.
لینو : مرد رویاهات؟(باخنده)
هانا : ....
ویو لینو
بعد از اینکه جوابی ازش نشنیدم سرم رو بالابردم و دیدم با گونه های سرخش داره نگام میکنه.
لینو : تو مستی؟
هانا : مست؟ معلومه که نه
لینو : نه تو مستی، خیلی هم مستی کاملا معلومه ، بهتره ببرمت خونهتون تا استراحت کنی.
لینو دست هانا رو گرفت و اونو به سمت موتورش برد و سوار شدن
هانا : کجا میریم؟
لینو : خونتون.
هانا : نمیتونم برم خونه؟
لینو : پس کجا میخوای بری؟
هانا : نمیدونم،شاید خونه تو؟
لینو : خونه ی من ؟
هانا : اوهوم .
لینو : خب،باشه.
لینو شروع به حرکت کرد و هانا دستش رو دور کمرش حلقه کرد و سرش رو روی شونههاش گذاشت.
هانا : میشه اینجوری بمونم؟
میترسم بیوفتم
لینو : بباشه
باد سرد به صورت هانا میخورد که باعث میشد کمی مستیش بپره ولی هنوزم مست بود.
پرش زمانی به ده دقیقه بعد
۷۲۸
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.