The mafia .love P 6
تصمیم گرفتم به فلیکس زنگ بزنم درباره ی اون دختره داخل کافه یا همون ا.ت تحقیق کنه و مشخصاتش رو برام داخل عمارت بیاره
*صبح روز بعد* /داخل عمارت هیونجین/
فلیکس :هیونجین بیا مشخصات ا.ت
مشخصات رو روی میز روبروی هونجین قرار داد
فلیکس میخواست راهش رو کج کنه بره اما...
صدای هیونجین مانعش شد
_ فایکس من خود دختره هم میخوام اصلی خودشه برام بیارش
فلیکس : باشه
(ویو ا.ت)
داشتم کافه رو تعطیل میکردم دراش رو میبستم که
با پارچه ای سفید رنگی که جلوی دهنم گذاشت هیچی جز تاریکی وسیاهی مُطلَق ندیدم.
نظرتون؟
*صبح روز بعد* /داخل عمارت هیونجین/
فلیکس :هیونجین بیا مشخصات ا.ت
مشخصات رو روی میز روبروی هونجین قرار داد
فلیکس میخواست راهش رو کج کنه بره اما...
صدای هیونجین مانعش شد
_ فایکس من خود دختره هم میخوام اصلی خودشه برام بیارش
فلیکس : باشه
(ویو ا.ت)
داشتم کافه رو تعطیل میکردم دراش رو میبستم که
با پارچه ای سفید رنگی که جلوی دهنم گذاشت هیچی جز تاریکی وسیاهی مُطلَق ندیدم.
نظرتون؟
۱۸۵
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.