The scary heart of a master
parts ⁸
+یا جونتو میگیرم یا باید مال من شی
_چ.چی منظورت چیه مال تو شم.
+اممم حس میکنم خیلی پاستوریزه ای پس بهتره فعلا خودتو درگیرش نکنی چون اگه بفهمی شاید خودت خودتو بکشی
_میدونم میخوای چه غلطی کنی فک کردی کی هستی که بخواد من بزور زنش شم
+اولن اگه دلت کتک نمیخواد حرف مفت نزن بعدشم زن دیگه چه صيغه ایه فک کردی من میام التماست میکنم زنم شی(با خنده )
_پ.په میخوای چیکار کنی
+خیلی ساده ای، یعنی نمیدونی با این کار میخوام دخترونگیتو ازت بگیرم؟؟نگو نمیدونی که با یه تیر حرومت میکنم
من هیچ وقت از تو خوشم نمیاد چون خونوادت اونجوری بودن تو هم بچه همونایی
حالم ازت بهم میخوره دختره ی هرزه فهمیدی؟ زیادم فک نکن وگرنه اون مغز آکبندت منحرف میشه.
کوک گفت و دوباره ا/ت رو تنها گذاشت، ا/ت همش به این فکر میکرد که کوک چطور میتونه اینکارو باهاش کنه اون که گناهی نداشت، ا/ت از همون اول میدونست کوک بی رحمه و کشتنش براش یه آب خوردنه ولی بازم نترسید و جلو رفت الانم مثل همیشه باید جلو بره چون باید انتقامشو بگیره ههه انتقام
وقتی هر دو نفر میخوان از هم انتقام بگیرن ولی همه ی برگ های تک دست اون یکیه و میتونه سریع این دخترو خلاص کنه و این یعنی پایانی سیاه
این دختر نه تنها نمیتونست انتقام بگیره بلکه زندگی خودشم به چوخ داد
کوک ویو: از اتاق رفتم بیرون و آجوما رو دیدم
+آجوما
_بله آقا
+غذا رو دوباره ببر برای ا/ت اما اینبار بهش بگو اگه نخورد اون کاری رو که نکردم میکنم چون از آدمای ضعیف خوشم نمیاد
_چ.چشم ارباب
کوک از عمارت بیرون رفت تا یه هوایی تازه کنه خوشحال بود از اینکه بلاخره اون دختر به قول خودش حرومزاده رو پیدا کرده بود و شبم حسابشو میزاشت کف دستش بعدشم خلاصش میکرد
یدفعه یاد حرف های ا/ت افتاد که میگفت منو بکش شکنجه کن اما بهم تجاوز نکن
به این فکر میکرد که که باور کنه آیا اون دختر براش مهم بود دخترونگیش ازش گرفته شه یا مثل بقیه هرزه ها فقط حرف میزد اما این دختر ذهنشو مشغول میکرد که یدفعه صدای جیغی از عمارت اومد.......
********************************************
لایک و فالو یادتون نره که شب خودم مثل کوک خفه تون میکنم😂😂
+یا جونتو میگیرم یا باید مال من شی
_چ.چی منظورت چیه مال تو شم.
+اممم حس میکنم خیلی پاستوریزه ای پس بهتره فعلا خودتو درگیرش نکنی چون اگه بفهمی شاید خودت خودتو بکشی
_میدونم میخوای چه غلطی کنی فک کردی کی هستی که بخواد من بزور زنش شم
+اولن اگه دلت کتک نمیخواد حرف مفت نزن بعدشم زن دیگه چه صيغه ایه فک کردی من میام التماست میکنم زنم شی(با خنده )
_پ.په میخوای چیکار کنی
+خیلی ساده ای، یعنی نمیدونی با این کار میخوام دخترونگیتو ازت بگیرم؟؟نگو نمیدونی که با یه تیر حرومت میکنم
من هیچ وقت از تو خوشم نمیاد چون خونوادت اونجوری بودن تو هم بچه همونایی
حالم ازت بهم میخوره دختره ی هرزه فهمیدی؟ زیادم فک نکن وگرنه اون مغز آکبندت منحرف میشه.
کوک گفت و دوباره ا/ت رو تنها گذاشت، ا/ت همش به این فکر میکرد که کوک چطور میتونه اینکارو باهاش کنه اون که گناهی نداشت، ا/ت از همون اول میدونست کوک بی رحمه و کشتنش براش یه آب خوردنه ولی بازم نترسید و جلو رفت الانم مثل همیشه باید جلو بره چون باید انتقامشو بگیره ههه انتقام
وقتی هر دو نفر میخوان از هم انتقام بگیرن ولی همه ی برگ های تک دست اون یکیه و میتونه سریع این دخترو خلاص کنه و این یعنی پایانی سیاه
این دختر نه تنها نمیتونست انتقام بگیره بلکه زندگی خودشم به چوخ داد
کوک ویو: از اتاق رفتم بیرون و آجوما رو دیدم
+آجوما
_بله آقا
+غذا رو دوباره ببر برای ا/ت اما اینبار بهش بگو اگه نخورد اون کاری رو که نکردم میکنم چون از آدمای ضعیف خوشم نمیاد
_چ.چشم ارباب
کوک از عمارت بیرون رفت تا یه هوایی تازه کنه خوشحال بود از اینکه بلاخره اون دختر به قول خودش حرومزاده رو پیدا کرده بود و شبم حسابشو میزاشت کف دستش بعدشم خلاصش میکرد
یدفعه یاد حرف های ا/ت افتاد که میگفت منو بکش شکنجه کن اما بهم تجاوز نکن
به این فکر میکرد که که باور کنه آیا اون دختر براش مهم بود دخترونگیش ازش گرفته شه یا مثل بقیه هرزه ها فقط حرف میزد اما این دختر ذهنشو مشغول میکرد که یدفعه صدای جیغی از عمارت اومد.......
********************************************
لایک و فالو یادتون نره که شب خودم مثل کوک خفه تون میکنم😂😂
۳۷.۹k
۲۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.