Colored stars
،part⁵
تراشه: ۳ ماه جلویید وی
ته: پس بیکارم
تراشه: بله وی
ته: انقدر بهم نگو وی
تراشه: نمیشه وی
ته: تراشه غیر فعال شو
تراشه غیر فعل شد منم رفتم اماده شدم و از خونه رفتم بیرون رفتم فروشگاه برای این بچه شیرموز گرفتم و بعدش رفتم خونه شیرموزا رو چیندم تو یخچال یکیش که خنک بود رو بردم گذاشتم تو اتاق جونگکوک که خیلی ناز خوابیده بود
البته بیدار بود ولی خودشو به خواب میزد
ته: میدونم بیداری
کوک: برو بیرون نمیخوام صداتو بشنوم
ته: ادم باش بچرخ سمت من اگه دوباره نمیخوای بری زیر دست اون
چرخید سمتم
ته: چته چی شده
کوک: ۶ ساعت تمام منو با سه تا ادم بی رحم گذاشنی اونا بدنمو با شلاق نابود کردن بازم میگی چته من فقط یه صندلی زدم بهش اونم نخورده بهش چون منو دست کم گرفت بعدشث نگا این لبام که پاره شده اینم شکمم که کبود شده ولی تو حتی به حرفام گوشم نکردی برو گمشو مردک عوضی
ته: اره نخورده بهش اسکلت سرش شکسته نگا عکسش
کوک: خب اونم...
ته: دلیلای غیر منطقی میاری درست بگو چته
کوک: تمام بدنم درد میکنه
ته: خب از اول مثل ادم میگفتی
دوباره پشت بهم خوابید
ته: اینبار دیگه چته
کوک: برو بیرون
یونتان: هاپ هاپ هاپ هاپ
ته: توله سگ مزاحم
انداختمش بیرون
ته: داری گریه میکنی؟
کوک: برو هق بیرون " گریه "
ته: تراشه دلیل ناراحتیه این چیه
تراشه: تمام بدنش بخصوص شکمش درد میکنه وی
کوک: استغفرالله بسم الله الرحمن الرحیم این کیه صداش از کجا میاد
ته: بشین ببینم شکمت چقدر آسیب دیده
کوک: ا..... اون کـ..... کی بـ.... بود
ته: یه تراشه خب بشین ببینم چته
نشست و یه تیکه از لباسشو بالا دادم تا ببینم چرا شکمش درد میکنه
ته: بزار ببینم این قسمته
دستمو گزاشتم روش
کوک: اخ دستتو بردار
دستمو برداشتم
ته: پس همین قسمته خب تراشه خاموش شو
رفتم چندتا پماد مخصوص زخم و کبودی و باند اوردم و رفتم تو اتاقش
ته: لباستو در بیار
کوک: نـ.... نمیخواد
ته: نمیخورمت که میخوام پماد بزنم
خیلی اروم لباسشو در اورد منم اول پماد زدم به جاهایی که زخم بود یه کبودشده بود بعد دور کل بالا تنش باند پیچیدم
ته: بیا حالا لباستو بپوش
وسیله هارو برداشتم و بردم گذاشتم سر جاش
ته: میخوای ببرمت پیش خواهرت " داد "
کوک: نه تو کجا میری
ته: پیش رفیقام توهم میخوای بیای
کوک: نمیدونم
ته؛ تو ماشین منتظرتم
رفتم تو ماشین نشستم و با گوشیم ور رفتم کهاومد از خونه بیرون در جلو رو باز کردم
ته: بشین جلو
اومد نشست کنارم و درو بست
ته: کمربندتم ببند
کمر بندشو بست و راه افتادم به سمت عمارت تو جنگل
∞ عمارت تو جنگل ∞
ته: سلام بچه ها
جیمین: سلام چغندر
نامی: اینم اوردی
ته: نگران نباش این ارومه هیچ کاری به حال بقیه نداره
یونگی:........
تراشه: ۳ ماه جلویید وی
ته: پس بیکارم
تراشه: بله وی
ته: انقدر بهم نگو وی
تراشه: نمیشه وی
ته: تراشه غیر فعال شو
تراشه غیر فعل شد منم رفتم اماده شدم و از خونه رفتم بیرون رفتم فروشگاه برای این بچه شیرموز گرفتم و بعدش رفتم خونه شیرموزا رو چیندم تو یخچال یکیش که خنک بود رو بردم گذاشتم تو اتاق جونگکوک که خیلی ناز خوابیده بود
البته بیدار بود ولی خودشو به خواب میزد
ته: میدونم بیداری
کوک: برو بیرون نمیخوام صداتو بشنوم
ته: ادم باش بچرخ سمت من اگه دوباره نمیخوای بری زیر دست اون
چرخید سمتم
ته: چته چی شده
کوک: ۶ ساعت تمام منو با سه تا ادم بی رحم گذاشنی اونا بدنمو با شلاق نابود کردن بازم میگی چته من فقط یه صندلی زدم بهش اونم نخورده بهش چون منو دست کم گرفت بعدشث نگا این لبام که پاره شده اینم شکمم که کبود شده ولی تو حتی به حرفام گوشم نکردی برو گمشو مردک عوضی
ته: اره نخورده بهش اسکلت سرش شکسته نگا عکسش
کوک: خب اونم...
ته: دلیلای غیر منطقی میاری درست بگو چته
کوک: تمام بدنم درد میکنه
ته: خب از اول مثل ادم میگفتی
دوباره پشت بهم خوابید
ته: اینبار دیگه چته
کوک: برو بیرون
یونتان: هاپ هاپ هاپ هاپ
ته: توله سگ مزاحم
انداختمش بیرون
ته: داری گریه میکنی؟
کوک: برو هق بیرون " گریه "
ته: تراشه دلیل ناراحتیه این چیه
تراشه: تمام بدنش بخصوص شکمش درد میکنه وی
کوک: استغفرالله بسم الله الرحمن الرحیم این کیه صداش از کجا میاد
ته: بشین ببینم شکمت چقدر آسیب دیده
کوک: ا..... اون کـ..... کی بـ.... بود
ته: یه تراشه خب بشین ببینم چته
نشست و یه تیکه از لباسشو بالا دادم تا ببینم چرا شکمش درد میکنه
ته: بزار ببینم این قسمته
دستمو گزاشتم روش
کوک: اخ دستتو بردار
دستمو برداشتم
ته: پس همین قسمته خب تراشه خاموش شو
رفتم چندتا پماد مخصوص زخم و کبودی و باند اوردم و رفتم تو اتاقش
ته: لباستو در بیار
کوک: نـ.... نمیخواد
ته: نمیخورمت که میخوام پماد بزنم
خیلی اروم لباسشو در اورد منم اول پماد زدم به جاهایی که زخم بود یه کبودشده بود بعد دور کل بالا تنش باند پیچیدم
ته: بیا حالا لباستو بپوش
وسیله هارو برداشتم و بردم گذاشتم سر جاش
ته: میخوای ببرمت پیش خواهرت " داد "
کوک: نه تو کجا میری
ته: پیش رفیقام توهم میخوای بیای
کوک: نمیدونم
ته؛ تو ماشین منتظرتم
رفتم تو ماشین نشستم و با گوشیم ور رفتم کهاومد از خونه بیرون در جلو رو باز کردم
ته: بشین جلو
اومد نشست کنارم و درو بست
ته: کمربندتم ببند
کمر بندشو بست و راه افتادم به سمت عمارت تو جنگل
∞ عمارت تو جنگل ∞
ته: سلام بچه ها
جیمین: سلام چغندر
نامی: اینم اوردی
ته: نگران نباش این ارومه هیچ کاری به حال بقیه نداره
یونگی:........
۵.۴k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.