💜سناریو💜(درخواستی)
💜سناریو💜(درخواستی)
(وقتی هر چی میخوری از عمد بالا میاری)
نامجون:عزیزم چت شد؟حالت خوبه؟مریض شدی؟بریم دکتر؟
جین:عشقم غذا بدمزه بود یا خوشت نیومد؟(با نگرانی میاد بالا سرت)
شوگا:ا.ت...عزیزم چرا یهو حالت بد شد؟صبر کن الان ماشینو میارم بریم دکتر(سریع ماشینو میاره)
جیهوپ:از نگرانی قندش افتاده الان ا.ت داره ازش مراقبت میکنه:>
جیمین:بالا که اوردی میزارتت رو کاناپه میاد بهت دارو میده تا حالت خوب شه:>
تهیونگ:ا.ت چی شده؟..نکنه حامله ای؟(ذوق)
ا.ت:ته ته*-*
تهیونگ:ببخشید..(ناراحت)صب کن ماشینو بیارم بریم دکتر
ا.ت زیر لب:اوخی:>
جانگ کوک:ا.ت نکنه دیشب یه نی نی کوچولو تو دلت کاشتم؛)
ا.ت:^-^🔪
(وقتی هر چی میخوری از عمد بالا میاری)
نامجون:عزیزم چت شد؟حالت خوبه؟مریض شدی؟بریم دکتر؟
جین:عشقم غذا بدمزه بود یا خوشت نیومد؟(با نگرانی میاد بالا سرت)
شوگا:ا.ت...عزیزم چرا یهو حالت بد شد؟صبر کن الان ماشینو میارم بریم دکتر(سریع ماشینو میاره)
جیهوپ:از نگرانی قندش افتاده الان ا.ت داره ازش مراقبت میکنه:>
جیمین:بالا که اوردی میزارتت رو کاناپه میاد بهت دارو میده تا حالت خوب شه:>
تهیونگ:ا.ت چی شده؟..نکنه حامله ای؟(ذوق)
ا.ت:ته ته*-*
تهیونگ:ببخشید..(ناراحت)صب کن ماشینو بیارم بریم دکتر
ا.ت زیر لب:اوخی:>
جانگ کوک:ا.ت نکنه دیشب یه نی نی کوچولو تو دلت کاشتم؛)
ا.ت:^-^🔪
۵.۸k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.