اون برادرناتنیم بود ☆6~
یس یسسسسس مسابقه رو بردم . چشمم به دنبال ا.ت گشت ....نبود . رفتم پیش میا ازش پرسیدم
_ ا.ت کوش
& نمیدونم
_باشه
رفتم دنبال ا.ت گشتم
هیجا نبود . یهو یه صدایی رو شنیدم که می گفت نکن الدنگ
. رفتم سمت صدا . ا.ت بود . کای داشت اذیتش می کرد ( دوست نامجون،کای = ")
_ هوی مرتیکه دو زاری اذیتش نکن
" به تو چه . این بانو ی زیبا امشب مال منه
+ ک.صکش به من دست نزن . من مال خودمم ( با پاشنه ی کفشش می کوبه روی پای کای )
" جن.ده
_ حرف دهنت و بفهم بچه
" و اگه نفهمم ؟
_ ( مشت زد تو صورتش ) مجبور میشی عمل صورت کنی
" هه .....ببینیم و تعریف کنیم ...فعلا که نادیا دیشب زیر خوابم بوده ( عکس نشون میده)
_ ازش بعید نبود .....
+ بیا بریم
* رفتن سمت خونه*
_ از این به بعد هر کی اذیتت کرد به خودم بگو
+ تو اینه نگاه کن
_ به جز خودم
+ چقدر خودتو دسته بالا می گیری
_ چه خبر از سوبین
+ عکسو فرستادم ...گفته ...اون من نبودم
_ فکر کرده با خر طرفه ؟
+ لابد
.........................................
۱۲ لایک
۸ کامنت
_ ا.ت کوش
& نمیدونم
_باشه
رفتم دنبال ا.ت گشتم
هیجا نبود . یهو یه صدایی رو شنیدم که می گفت نکن الدنگ
. رفتم سمت صدا . ا.ت بود . کای داشت اذیتش می کرد ( دوست نامجون،کای = ")
_ هوی مرتیکه دو زاری اذیتش نکن
" به تو چه . این بانو ی زیبا امشب مال منه
+ ک.صکش به من دست نزن . من مال خودمم ( با پاشنه ی کفشش می کوبه روی پای کای )
" جن.ده
_ حرف دهنت و بفهم بچه
" و اگه نفهمم ؟
_ ( مشت زد تو صورتش ) مجبور میشی عمل صورت کنی
" هه .....ببینیم و تعریف کنیم ...فعلا که نادیا دیشب زیر خوابم بوده ( عکس نشون میده)
_ ازش بعید نبود .....
+ بیا بریم
* رفتن سمت خونه*
_ از این به بعد هر کی اذیتت کرد به خودم بگو
+ تو اینه نگاه کن
_ به جز خودم
+ چقدر خودتو دسته بالا می گیری
_ چه خبر از سوبین
+ عکسو فرستادم ...گفته ...اون من نبودم
_ فکر کرده با خر طرفه ؟
+ لابد
.........................................
۱۲ لایک
۸ کامنت
۸.۷k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.