𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۴ پارت ۲۸
سونیونگ_اومدیم با مامانم سورپرایزت کنیم مامانم تو پارک پشت باشگاه نشسته
یونا_اوه باشه بریم
_پس فعلا یونا
سونیونگ_ب.بخشید شما کی هستین؟
_من جانگ هوسوک هستم
سونیونگ_ع.عضو بی تی اس؟جیهوپ؟
_بله☺
سونیونگ_جیهوپاااااا من طرفدارتم ارمی امم
دختر بیچاره کم بود بزنه زیر گریه
_از دیدنت خوشحال شدم سونیونگ...اوههه گریه نکن سونیونگ
سونیونگ_از خوشحالیههه😢😭
یونا_نمیدونستم انقد دوست دارن جیهوپ
_ما اینیم دیگه حالا دختر بیچاره رو اروم کن
سونیونگ_میشه بهم امضا بدی؟لطفا؟
_اممم نظرت چیه من دفترتو بب م به پسرا بگم امضا کنن همه بعد میرم خالت بهت بده چطوره؟
سونیونگ_عالیهههه جیهوپاااا ازت ممنونم خیلی خیلی دوست دارم
دفترشو ازش گرفتم و ازشون خدافظی کردم خیلی خوشحال شدم که ارمی جوونی مثل اونو دیدم حداقل ۱۳ ۱۴ سالش میشد
همراه بادیگاردا وارد خوابگاه شدم و رفتم توی اتاقم یک دوش گرفتم که جیمین سراسیمه اومد سراغم
جیمی_کجا بودی از ساعت ۹ عه پیدات نیست؟اینم ساعت ۳
_انگار اولین بارمه میرم باشگاه کجا میتونم دیگه برم باشگاع بودم دیگه اه
جیمی_خب یه خبری چیزی بده ۶ ساعته پیدات نبود
_حالا ولش کن بادیگارد همراهم بود
جیمی_خیله خب بیا بریم ناهار بخوریم
_بریم
جیمین رفت منم دفتر سونیونگ رو برداشتم و رفتم پایین
سر میز غذ قبل از اینکه غذا بخوریم به بچه ها گفتم کار مهمی دارم باهاشون
نامی_خب کار مهمهت چیه؟
_میخوام که داخل این دفتر امضا بزنین
جیمی_این دفتر چیه؟
ا.ت_دفتر امضای بی تی اس...منم دوتا دارم ازینا
ته_دوتا کم نیست؟اخه مارو هم قبلا نمیتونستی ببینی
ا.ت_نمیدونن که چرا احساس خاصی داشتم میخریدم اتاقمو تزیین میکردم باهاشون
ته_واقعا؟ارمی بودن خیلی حس خوبی داره
ا.ت_خیلییی...اتاق من وقتی ایران بودم تنها چیزی که کم داشت فقط البوم و لایت استیک بود
ته_خب میخریدی اونم چرا نمیگرفتی؟
ا.ت_ i had no money
ته_اوه یسس درک میکنم
کوک_خب جیهوپ این دفتر مال کیه؟
_مال یک ارمی...ینی از دخترایی که تو باشگاه بود خواهر زادش ارمی بود امروز بعد از اینکه از باشگاه در شدیم اومد پیش خالش منو دیدم خیلی ذوق کرد و ازم امضا خواست منم پیشنهاد دادم دفترشو بگیرم همتون امضا کنین بعد دفترو بدم به یونا
جین_یونا کیه؟🤨😂
جیمی_حالا میفهمم چرا انقد دیر از باشگاه اومدی😆همیشه از باشگاه فراری بودی هااا
_یااا منظورت چیه؟
کوک_یکی عاشق شدههههه
ا.ت_هوله هوله هوله هوله مبارکهههههه
_یااااااااااااا
نامی_پسراا
جیمی_مبارکه مبارکه مبارکه مبارکه
نامی_خفهه شیینننننن
ا.ت ویو
همه پسرا جیهوپ رو اذیت میکردن که یهو نامجون عربده زد
نامی_خفههه شییینننن
به معنای واقعی همه خفه شدیم
_چرا مسخرم میکنین؟مگه عاشق شدن گناهه؟............
یونا_اوه باشه بریم
_پس فعلا یونا
سونیونگ_ب.بخشید شما کی هستین؟
_من جانگ هوسوک هستم
سونیونگ_ع.عضو بی تی اس؟جیهوپ؟
_بله☺
سونیونگ_جیهوپاااااا من طرفدارتم ارمی امم
دختر بیچاره کم بود بزنه زیر گریه
_از دیدنت خوشحال شدم سونیونگ...اوههه گریه نکن سونیونگ
سونیونگ_از خوشحالیههه😢😭
یونا_نمیدونستم انقد دوست دارن جیهوپ
_ما اینیم دیگه حالا دختر بیچاره رو اروم کن
سونیونگ_میشه بهم امضا بدی؟لطفا؟
_اممم نظرت چیه من دفترتو بب م به پسرا بگم امضا کنن همه بعد میرم خالت بهت بده چطوره؟
سونیونگ_عالیهههه جیهوپاااا ازت ممنونم خیلی خیلی دوست دارم
دفترشو ازش گرفتم و ازشون خدافظی کردم خیلی خوشحال شدم که ارمی جوونی مثل اونو دیدم حداقل ۱۳ ۱۴ سالش میشد
همراه بادیگاردا وارد خوابگاه شدم و رفتم توی اتاقم یک دوش گرفتم که جیمین سراسیمه اومد سراغم
جیمی_کجا بودی از ساعت ۹ عه پیدات نیست؟اینم ساعت ۳
_انگار اولین بارمه میرم باشگاه کجا میتونم دیگه برم باشگاع بودم دیگه اه
جیمی_خب یه خبری چیزی بده ۶ ساعته پیدات نبود
_حالا ولش کن بادیگارد همراهم بود
جیمی_خیله خب بیا بریم ناهار بخوریم
_بریم
جیمین رفت منم دفتر سونیونگ رو برداشتم و رفتم پایین
سر میز غذ قبل از اینکه غذا بخوریم به بچه ها گفتم کار مهمی دارم باهاشون
نامی_خب کار مهمهت چیه؟
_میخوام که داخل این دفتر امضا بزنین
جیمی_این دفتر چیه؟
ا.ت_دفتر امضای بی تی اس...منم دوتا دارم ازینا
ته_دوتا کم نیست؟اخه مارو هم قبلا نمیتونستی ببینی
ا.ت_نمیدونن که چرا احساس خاصی داشتم میخریدم اتاقمو تزیین میکردم باهاشون
ته_واقعا؟ارمی بودن خیلی حس خوبی داره
ا.ت_خیلییی...اتاق من وقتی ایران بودم تنها چیزی که کم داشت فقط البوم و لایت استیک بود
ته_خب میخریدی اونم چرا نمیگرفتی؟
ا.ت_ i had no money
ته_اوه یسس درک میکنم
کوک_خب جیهوپ این دفتر مال کیه؟
_مال یک ارمی...ینی از دخترایی که تو باشگاه بود خواهر زادش ارمی بود امروز بعد از اینکه از باشگاه در شدیم اومد پیش خالش منو دیدم خیلی ذوق کرد و ازم امضا خواست منم پیشنهاد دادم دفترشو بگیرم همتون امضا کنین بعد دفترو بدم به یونا
جین_یونا کیه؟🤨😂
جیمی_حالا میفهمم چرا انقد دیر از باشگاه اومدی😆همیشه از باشگاه فراری بودی هااا
_یااا منظورت چیه؟
کوک_یکی عاشق شدههههه
ا.ت_هوله هوله هوله هوله مبارکهههههه
_یااااااااااااا
نامی_پسراا
جیمی_مبارکه مبارکه مبارکه مبارکه
نامی_خفهه شیینننننن
ا.ت ویو
همه پسرا جیهوپ رو اذیت میکردن که یهو نامجون عربده زد
نامی_خفههه شییینننن
به معنای واقعی همه خفه شدیم
_چرا مسخرم میکنین؟مگه عاشق شدن گناهه؟............
۲۱.۲k
۰۵ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.