آواز مافیا PART 6
ویو رونا:اون فیلیکس بود (اون برادر رونا عه)
من خیلی فیلیکسو دوست دارم اما اون از من متنفره و نمی دونم چرا و هیچ وقتم شغلشو بهم نگفته قبلا بهش گفته بودم خواننده بشه چون صدای خیلی خوبی داره اما گفت نمیخوام شغلم به اندازه کافی سخت هست و منم چیزی نگفتم
یکم بیشتر که اطرافو دیدم یکی دیگرم دیدم اون کوک بود بغلشم یه پسر خوشتیپ بود که شبیه هم بودن فک کنم برادرش کنارشم یه مرد مسن بود که انگار پدرش بود . پدرشم عین خودش خوشگل و خوشتیپ بود
ویو کوک: رونا داشت میرقصید که متوجه ما شد . بهش اشاره کردم حرکات سکسی دراره و اونم به خوبی اجراش کرد
پرش زمانی به ساعت ۱ نصفه شب ...
ویو کوک:ساعت یک شده بود و کنسرت تموم شد و منم رفتم دم در منتظر رونا چون امشب وقت انجام نقشه بود
این داستان ادامه دارد......
من خیلی فیلیکسو دوست دارم اما اون از من متنفره و نمی دونم چرا و هیچ وقتم شغلشو بهم نگفته قبلا بهش گفته بودم خواننده بشه چون صدای خیلی خوبی داره اما گفت نمیخوام شغلم به اندازه کافی سخت هست و منم چیزی نگفتم
یکم بیشتر که اطرافو دیدم یکی دیگرم دیدم اون کوک بود بغلشم یه پسر خوشتیپ بود که شبیه هم بودن فک کنم برادرش کنارشم یه مرد مسن بود که انگار پدرش بود . پدرشم عین خودش خوشگل و خوشتیپ بود
ویو کوک: رونا داشت میرقصید که متوجه ما شد . بهش اشاره کردم حرکات سکسی دراره و اونم به خوبی اجراش کرد
پرش زمانی به ساعت ۱ نصفه شب ...
ویو کوک:ساعت یک شده بود و کنسرت تموم شد و منم رفتم دم در منتظر رونا چون امشب وقت انجام نقشه بود
این داستان ادامه دارد......
۲.۳k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.