پارت 11 فصل دو
ات ویو
بعد از اینکه جیمین از خونه رفت بیرون آماده شدم و رفتم بیرون
سوار ماشینم شدم و راه افتادم
از وسطای راه فهمیدم که جیمین داره تعقیبم میکنه
انقدر از راه های پیچ تو پیچ رفتم که گمم کرد
بلاخره بعد اینکه مطمعن شدم همه جا امنه به راهم ادامه دادم
بعد چند دقیقه به عمارت رسیدم
بادیگارد درو باز کرد سوییچ رو دادم بهش
ات:برو پارکش کن
بادیگارد :چشم خانوم
رفتم داخل عمارت که صدای زیباش به گوشم رسید
......:بلاخره اومدی
ات:ببخشید یکم دیر شد
.....:حتما پیچوندنش سخت بوده
ات:آره اما از کجا.......
.....:میخوای بگی از کجا میدونم انگار یادت رفته من بزرگ ترین دشمنشم
ات:یادم اومد
....:هانا چی شد
ات:اون فعلا یه مهره سوختس بهتره بدونی منم به زور خودمو تو این بازی نگه داشتم
.....:یکم دیگه تحمل کن عشقم به خواسته هامون میرسیم
ات:امیدوارم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
100 تا کامنت نقطه و عدد منوع
به نظرتون اون کی بود که داشت با ات حرف میزد
فعلا یکم تو خماری بمونید 😂
بعد از اینکه جیمین از خونه رفت بیرون آماده شدم و رفتم بیرون
سوار ماشینم شدم و راه افتادم
از وسطای راه فهمیدم که جیمین داره تعقیبم میکنه
انقدر از راه های پیچ تو پیچ رفتم که گمم کرد
بلاخره بعد اینکه مطمعن شدم همه جا امنه به راهم ادامه دادم
بعد چند دقیقه به عمارت رسیدم
بادیگارد درو باز کرد سوییچ رو دادم بهش
ات:برو پارکش کن
بادیگارد :چشم خانوم
رفتم داخل عمارت که صدای زیباش به گوشم رسید
......:بلاخره اومدی
ات:ببخشید یکم دیر شد
.....:حتما پیچوندنش سخت بوده
ات:آره اما از کجا.......
.....:میخوای بگی از کجا میدونم انگار یادت رفته من بزرگ ترین دشمنشم
ات:یادم اومد
....:هانا چی شد
ات:اون فعلا یه مهره سوختس بهتره بدونی منم به زور خودمو تو این بازی نگه داشتم
.....:یکم دیگه تحمل کن عشقم به خواسته هامون میرسیم
ات:امیدوارم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
100 تا کامنت نقطه و عدد منوع
به نظرتون اون کی بود که داشت با ات حرف میزد
فعلا یکم تو خماری بمونید 😂
۲۰.۷k
۰۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.